به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی اگزیم نیوز مجله آتلانتیک در تحلیلی رشد اقتصادی آمریکا را ضعیف عنوان کرده و بر لزوم تصمیمگیری سریع در مورد این موضوع تاکید کرد. این موضوع یکی از موضوعات اصلی سومین مناظره انتخابات ریاست جمهوری هم بود.
رشد اقتصادی آمریکا به ویژه در مقایسه با ادوار گذشته پس از رکود کند شده است. نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور در دهههای 80 و 90 میلادی کمی بیش از 3 درصد بود، اما طبق اعلام «اداره تحلیلهای اقتصادی آمریکا» این نرخ از زمان شروع رکود اقتصادی به شدت کند شده است. به عنوان مثال، در سه ماهه دوم سال جاری، GDP تنها 4/1 درصد رشد داشته است. معمولا بعد از رکودهای شدید، اقتصاد یک کشور باید احیا شود، اما این بار چنین اتفاقی رخ نداده و نگرانیهای زیادی را در مورد وضعیت اقتصادی آمریکا برانگیخته است.
اقتصاددانان میگویند رشد GDP به افزایش دستمزدها و بالا رفتن استانداردهای زندگی کمک میکند. اما همین اقتصاددانان در مورد دلیل این رشد اقتصادی کند اتفاق نظر ندارند. به طور کلی، هر چقدر تعداد نیروی کار در یک جامعه و تولید ناشی از آن بیشتر باشد، رشد اقتصادی آن کشور بهتر است. اما با این که اقتصاد آمریکا شغل اضافه کرده، رشد اقتصادی همچنان در وضعیت رکودی باقی مانده است. همچنین رقم بهرهوری تغییری نکرده است. بازده ساعتی افراد سالانه تنها 3/1 درصد افزایش یافته که بدترین نرخ بهرهوری از زمان رکود اقتصادی دهه 70 محسوب میشود.
پس مشکل اقتصاد آمریکا چیست و چطور میتوان آن را رفع کرد؟
ناراحتکنندهترین نظریهای که در این زمینه اعلام شده این است که سرعت نوآوری آمریکاییها بیش از همیشه کند شده است. این توضیحی است که رابرت گوردن، اقتصاددان دانشگاه نورثوسترن در کتاب خود مطرح کرده است. گوردون میگوید دوره رشد بین سال 1750 تا 2004 اپیزود منحصر به فردی در تاریخ بشر محسوب میشود که طی آن انسانها چیزهایی را اختراع کردند که بهرهوری و استانداردهای زندگی را به طور چشمگیری ارتقا داد؛ چیزهایی مثل هواپیما، بزرگراهها و اینترنت. بسیاری از این اختراعات تنها یک بار در عمر بشر اتفاق میافتند و حالا که اتفاق افتادهاند، دیگر جایی برای اختراعات متحولکنندهای که در زمان صرفهجویی کنند، باقی نمانده است. بسیاری از اختراعات اخیر مانند توییتر، اسنپچت و اینستاگرام به شدت در میان کاربران محبوبیت یافتهاند، اما اینها جهش چندانی در میزان بهرهوری ایجاد نمیکنند.
نبود نوآوری بزرگ در اقتصاد آمریکا دلیل دیگری هم دارد: افراد، دیگر شرکتها و کسبوکارهای متحولکننده که کسبوکارهای موجود را به چالش بکشد، ایجاد نمیکنند. در واقع، سرعت تاسیس شرکتهای جدید که وارد بازار میشوند، بسیار کند است. این روزها استارتآپهای کوچک و جدید، بیشتر از شرکتهای بزرگ تثبیت شده، دست به نوآوری میزنند.
تئوری دیگر در مورد رشد کند اقتصادی میگوید شرکتهای آمریکایی میلیاردها دلار پول نقد در اختیار دارند که ترجیح میدهند به جای صرف در بخش تحقیق و توسعه – که خود منجر به نوآوری و افزایش بهرهوری نیروی کار میشود - آن را نزد خود نگه دارند. برخی اقتصاددانان معتقدند این نتیجه اتفاقی به نام «کاپیتالیزم فصلی» یا «کوتاه مدت گرایی» است که به شرکتها فشار میآورد سود فصلی خود را بیشتر و بیشتر کنند و ریسک را از سهامداران دور نگه دارند.
اما فقط شرکتها نیستند که پول خود را محکم نگه داشتهاند. هزینه مصرفکننده نیز برای بیرون آمدن از رکود پایین است و با این که آمار آن در سال جاری کمی بهتر شده، اما اقتصاددانان مطمئن نیستند این روند دوام داشته باشد. احتمال پایین بودن مصرف این است که تعداد زیادی از افراد در سن کار وجود دارند که جزو نیروی کار نیستند و بنابراین دستمزد کافی برای خرج کردن ندارند و یا دستمزدهای آنها با تورم بعد از دوه رکود همگام نیست. در هر صورت، این یعنی تقاضا برای کالاها کم است و بنابراین تولید کالا توسط شرکتها کم میشود و این موضوع هم به نوبه خود رشد GDP را پایین میآورد.
دسته دیگری از اقتصاددانان، رشد کند GDP را ناشی از پیر شدن جمعیت میدانند. طبق تحقیقی که نیکول ماستاس از مدرسه پزشکی هاروارد و کارشناسان موسسه رند انجام دادهاند، هر 10 درصد افزایش در جمعیت بالای 60 سال هر کشور، رشد سرانه GDP را تا 5/5 درصد کاهش میدهد.
به هر حال، از آنجایی که تئوریهای مختلفی برای دلایل کندی رشد اقتصاد آمریکا وجود دارد، پیدا کردن راه حل برای این مشکل سخت میشود. اما همین که بسیاری از اقتصاددانان موافقند کندی رشد GDP دلایل مختلف دارد، باعث میشود پرداختن و حل حداقل یک مشکل، تا حدی به افزایش رشد کمک کند. مثلا سرمایهگذاری در بخش زیرساختها، به طوری که کارگران زیادی را به کار بگمارد و تقاضا برای محصولات بیشتر شود. این یعنی میتوان پول بیشتری در بخش تحقیق و توسعه دولتی اختصاص داد تا اگر بخش خصوصی دست به نوآوری نمیزند، دولت این کار را بکند. همچنین یعنی مرزها به سوی مهاجران بیشتری گشوده شود، تا پیری جمعیت جبران شود. نکتهای که به طور قطع میتوان گفت این است که هیچ نسخه سادهای برای این موضوع وجود ندارد و رشد کند GDP چالش مهمی برای رییس جمهوری بعدی آمریکا خواهد بود.
نظر شما