در روزهای اخیر برخی رسانهها با استناد به اظهارات وزیر مشاور نفت پاکستان از «نه» پاکستان به گاز ایران نوشتند. درحالی که قرارداد گازی ایران و پاکستان یک قرارداد الزامآور و حتی از نوع take or pay (بگیر یا بپرداز) است. یعنی اگر پاکستان گاز ایران را تحویل نگیرد، باید پول آن را پرداخت کند. البته گفته میشود که در اجرای این بند یک مانع وجود دارد. دولت قبل خط لوله را در ۱۰۰ کیلومتری مرز پاکستان رها کرد و به خاطر نرسیدن خط به نقطه صفر مرزی، امکان طرح شکایت را از ایران سلب کرد، اما اکنون شنیده میشود که تکمیل این خط در دستور کار است و حتی در این خصوص پنجشنبه هفته گذشته وزیر نفت بهصورت تلفنی با معاون نخستوزیر روسیه و وزیر مشاور نفت پاکستان گفتوگو کرد.
علت این مذاکرات دو جانبه میان ۳ مقام ایران، روسیه و پاکستان این است که ایران میخواهد گاز روسیه را یا بخرد، یا سوآپ کند و با استفاده از این ظرفیت صادرات گاز به پاکستان را فراهم کند. روسیه اعلام کرده که در این همکاری، خط لوله در بخش پاکستان را که حتی یک کیلومتر آن ساخته نشده، احداث و امنیت خط را نیز تأمین میکند. به این ترتیب هم قرارداد صادرات گاز ایران و پاکستان خط لوله (IP)فعال میشود و هم روسیه گاز بیشتری را صادر میکند.
در همین حال، پاکستان نیز که با بحران شدید انرژی و سرکوب تقاضا مواجه است، بخشی از نیاز خود را از این محل تأمین میکند. از این رو، این ادعای «نه پاکستان به گاز ایران» رد میشود. ادعایی که در پروپاگاندای رسانهای پاکستان مطرح و توسط رسانههای مخالف تقویت شد. روزنامه پاکستانی اکسپرس تریبون اخیراً به نقل از «مصدق مسعود ملک» وزیر مشاور امور نفت پاکستان عنوان کرد: «دولت پاکستان برای غلبه بر بحران گازی خود تمایلی به خرید گاز از ایران ندارد و از تحریمهای غربی میترسد، اما به جای آن آماده است خط لوله تاپی را ادامه دهد.» ادعایی که بیشتر کاربرد سیاسی دارد تا عملیاتی و اقتصادی.
روابط گازی ایران و روسیه و استراتژی مطلوب پاکستان
با نگاهی به تحولات اخیر ژئوپلیتیکی میتوان عنوان کرد که مسیر توسعه اقتصادی دنیا اکنون به سمت آسیای مرکزی و جنوب آسیا است و در این میان هند مهمترین پازل توسعه اقتصادی در بین کشورهای دنیا است. اما مهمترین نکته در بحث توسعه اقتصادی هند، عدم دسترسی مناسب به منابع گازی است. بر خلاف گاز، هند برای تأمین نفتخام خود با عقد قراردادهای متنوع با روسیه و ایران، در حال جایگزینی نفت کشورهای حاشیه خلیجفارس با این دو کشور است.
گاز به دلیل هزینه بالای LNG و فشردهسازی آن، به سمت استفاده از خط لوله رفته است. با این وجود، کشورهای دارای گاز مازاد در وضعیت فعلی، تنها دو کشور ترکمنستان به میزان محدود و روسیه به میزان قابلتوجه هستند و همین موضوع سبب شده که گاز این دو کشور چشم هندیها را بگیرد. هندیها به کرات تمایل خود به راهاندازی دو خط لوله مهم گازی از جمله خط لوله صلح (ایران-پاکستان-هند) و خط لوله تاپی(ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند) را نشان دادهاند و در این زمینه نیز ایران و روسیه در قراردادهای مختلفی، اظهار تمایل خود به راهاندازی خط لوله صلح در سریعترین زمان ممکن را اعلام کردهاند.
همکاریهای جدید چین و هند با روسیه در زمینه انرژی به حدی بالا است که این دو کشور زیر بار تحریمهای غرب علیه مسکو نرفتند و همین موضوع سبب شده است که روسیه به فکر سوآپ گاز خود از طریق خط لوله صادراتی ایران به پاکستان و هند باشد.
با وجود اینکه خط لوله تاپی سرگذشتی بسیار عجیب دارد و با تغییرات بسیار زیاد حکمرانی در افغانستان با مانع جدی ناامنی روبهرو است و این پروژه از سال ۱۹۹۷ به این سمت در حال راهاندازی بوده ولی هنوز به اتمام نرسیده است. نکته بسیار مهم در این زمینه عدم ثبات سیاسی در تکمیل این خط است که با وجود اعلام رسمی روسیه برای راهاندازی این خط اما تمرکز اصلی روسیه بر سوآپ گاز خود از طریق ایران و خط لوله صلح است.
نکته بسیار مهم در زمینه راهاندازی خط لوله صلح در بخش ایران توسط ایران و در بخش پاکستانی توسط روسیه، کامل شدن این خط لوله، سبب فعال شدن قرارداد بین ایران و پاکستان خواهد شد. از طرف دیگر ایران طبق قرارداد قبلی با پاکستان امکان صادرات گاز خود را دارد و در صورت تکمیل خط لوله گاز در سمت ایران تا مرز پاکستان و امتناع پاکستان از دریافت گاز تحویلی ایران در مرز خود، طبق قرارداد جریمه خواهد شد اما در صورت ورود روسیه به این توافق و اضافه شدن مسأله سوآپ گاز روسیه، روسیه نیز ذینفع اجرا خواهد شد.
با توجه به بحران امنیتی افغانستان و تضعیف زیرساخت LNG روسیه با خروج شرکتهای اروپایی و اولویت این کشور برای صادرات به شرق آسیا، در مجموع بعید به نظر میرسد که در کوتاهمدت سناریوهای رقیب و موازی خط لوله صلح بتوانند جای این خط لوله مهم و استراتژیک را بگیرند و بدین شکل با برقراری سوآپ گازی روسیه، ظرفیت مهم خط لوله صلح توسط ایران و روسیه به بهرهبرداری خواهد رسید و بدین ترتیب ایران به بازار مهم کشور جنوب شرقی خود دسترسی پیدا خواهد کرد و هند نیز در این زمینه همراهی خواهد کرد و بدین ترتیب ایران به مسیر اصلی عبور گاز خود و روسیه به پاکستان و هند تبدیل خواهد شد و ورود روسیه به تکمیل این خط و تبدیل شدن ایران به هاب توزیع گاز منطقه کمک بسزایی خواهد کرد.
اهمیت سوآپ گاز مازاد روسیه
پیرامون اهمیت سوآپ گاز روسیه از مسیر ایران به پاکستان و هند، مدیر گروه انرژی اندیشکده سیاستگذاری ماهد با اشاره به وضعیت فعلی بازار گاز اروپا و روسیه و نتایج آن برای ایران، اروپا و روسیه توضیح میدهد: با توجه به وقوع تحریمهای انرژی علیه روسیه و وضعیت اسفبار اروپا در تأمین انرژی، اولین مشکل کشورهای اروپایی، فرار سرمایهگذاران از این کشورها به سمت کشورهایی نظیر امریکا، کانادا و حتی شرق آسیا است که گاز را به قیمت یک پنجم اروپا دریافت خواهند کرد و بیشترین ضربه را نیز قطب تولید مواد شیمیایی اروپا یعنی آلمان خواهد خورد و روسیه نیز به سمت بازارهای جدید در جنوب آسیا خواهد رفت. نیاز مبرم گازی در کشورهای منطقه و بخصوص پاکستان و هند، سبب شده است که روسیه به این منطقه بسیار اهمیت دهد.
مهدی هاشمزاده میافزاید: در همین میان مهمترین موضوع در بحث رسیدن روسیه به این بازارهای جدید، همکاری گازی ایران با روسیه است. روسیه از سه طریق امکان رساندن گاز خود به پاکستان و سپس هند را خواهد داشت. مسیر اول و مهمترین مسیر، سوآپ گازی با ایران و تکمیل خط لوله صلح است که گاز پارس جنوبی را از طریق این خط لوله ابتدا به پاکستان و سپس به هند میرساند. از طرفی بخشهای نیمه شمالی کشور نیز معادل گاز صادر شده، از طریق روسیه، گاز دریافت خواهند کرد.
هاشمزاده با ذکر منافع متعدد سوآپ گازی روسیه از طریق ایران میگوید: اولین کمکی که سوآپ گاز روسیه به ایران خواهد کرد، کاهش هزینه انتقال گاز از جنوب به شمال است، همچنین در مسیر انتقال از جنوب به شمال، بین ۵ تا ۱۰ درصد اتلاف وجود دارد که با توجه به حجم گاز عبوری به این مناطق و تمرکز جمعیت در بخش شمالی کشور، این میزان در زمستان بسیار چشمگیر است. از طرف دیگر ایران به ازای سوآپ گازی انجام شده برای روسیه، حق سوآپ دریافت خواهد کرد که افزایش هر چه بیشتر این سوآپ، درآمدزایی ارزی بیشتری نیز خواهد داشت و در صورت دریافت بخشی از گاز عبوری، کمک مهمی به ناترازی گاز نیز خواهد کرد.
مدیر گروه انرژی اندیشکده سیاستگذاری ماهد با اشاره به لزوم همکاری گازی ایران با روسیه در شرایط فعلی اقتصاد ایران ادامه میدهد: متأسفانه ما با ناترازی جدی در زمینه گاز روبهرو هستیم و مصرف آنقدر بالاست که در فصول سرد سال امکان صادرات گاز وجود ندارد و قراردادهای بلندمدت صادرات گاز ایران در فصول غیر سرد سال برقرار است و تهدیدی در این زمینه وجود ندارد، اما سیاست همکاری گازی با روسیه چه در زمینه سوآپ گاز، چه در زمینه خرید و بازصادرات آن و چه در انتقال سکو صادرات LNG به جنوب خلیجفارس و از طریق سواحل ایران، همه به نفع ایران است و مزایای متنوعی دارد و وقوع هر یک بسیار مهم است.
این همکاری در نهایت کمک بسزایی به ایران برای تبدیل شدن به هاب توزیع گاز و انرژی در منطقه خواهد داشت و با توجه به تحریم متقابل روسیه و مسیر بسیار دور رسیدن کالا و انرژی روسیه به هند، مسیر ایران بهترین نقطه برای ترانزیت کالا و انرژی روسیه به شرق آسیا است و باید در حوزه انرژی و بخصوص گاز نیز این همکاری تداوم داشته باشد.
هر نوع همکاری برای فروش گاز مازاد روسیه به نفع ایران خواهد بود
سعید میرترابی کارشناس انرژی در خصوص مزایای سوآپ یا خرید گاز روسیه و بازصادرات آن تصریح میکند: هر دو روش میتواند برای ما منفعت داشته باشد و اینکه کدام یک سودش بیشتر است، به قراردادی که منعقد میکنیم، بستگی دارد. باید ببینیم مدل قرارداد چگونه است و قیمتها چطور نهایی میشود؛ با توجه به این فاکتورها میزان منفعت این سیاستها مشخص میشود.
وقتی میدان گازی توسعه مییابد باید برداشت با توجه به ضریب مشخص شده به لحاظ فنی انجام شود تا راندمان میدان گازی پایین نیاید. بنابراین، روسیه که تا الان جزو مهمترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز در جهان بوده و به لحاظ فروش به مشکل خورده است، باید مشتریهای پایدار پیدا کند. ایران در هر دو روش سوآپ یا خرید گاز روسیه میتواند با این کشور همکاری کند و هر دو اینها به نفع ما خواهد بود.
وی ادامه میدهد: با توجه به شرایط اضطراری که برای روسیه پیش آمده است اگر بتوانیم با قیمت معقولی گاز را از این کشور بخریم و با قیمت بالاتری به دیگران بفروشیم، منافع ما تأمین میشود. سوآپ نیز با توجه به قراردادی که با کشور گیرنده گاز منعقد میکنیم میتواند برایمان منفعت داشته باشد. بهطورکلی، اگر ما سوآپکننده باشیم، تقویت موقعیت کشور را در تأمین انرژی مورد نیاز منطقه خواهیم داشت و از این لحاظ به نفع ما است.
میرترابی توضیح میدهد: ناترازی گاز در زمستان مشکلات زیادی برایمان به وجود میآورد و حتی میتواند تبعات سیاسی و اجتماعی برایمان داشته باشد. مثلاً، تعطیلی صنایع سیمان به بروز مشکل در حوزه ساختمانسازی در کشور منجر میشود و مشکلساز است. مدیریت این ناترازی از طریق گاز روسیه میتواند مزیتهای زیادی برایمان داشته باشد و به حل این مشکل کمک کند. از طرف دیگر، فاصله بین محل تولید گاز در کشور ما با جایی که گاز در آن مصرف میشود، زیاد است و مجبوریم گاز را از طریق خط لوله از جنوب به شمال کشور انتقال دهیم.
میتوانیم گاز را از روسیه تحویل بگیریم و در شمال کشور مورد استفاده قرار دهیم و معادلش را در جنوب صادرات کنیم. به این ترتیب در هزینههای انتقال صرفهجویی میکنیم و از هدررفت انرژی نیز جلوگیری به عمل میآوریم. اگر بتوانیم قراردادهای درازمدتی را با روسیه منعقد کنیم، میتوانیم مصرف در مناطق شمالی را به واردات گره بزنیم و از گاز تولیدی خودمان در جنوب کشور برای پتروشیمیها، صنایع و مصرف داخلی مناطق دیگر بهره ببریم.
وی میگوید: افزایش روابط گازی با روسیه میتواند به انتقال تکنولوژی از این کشور به ایران منجر شود. به طور مثال روسیه میتواند در بخش احداث زیرساختهای انتقال در بخش دریایی به ما کمک کند. ما برای صادرات گاز به کشورهایی مانند عمان به فناوری روسها در زمینه خطوط لوله دریایی نیاز داریم. سوآپ گاز روسیه میتواند به افزایش اثرگذاری سیاسی ما در منطقه منجر شود و منافع سیاسی برایمان داشته باشد. از طرفی ما همواره در تلاش بودهایم به هاب گازی و انرژی منطقه تبدیل شویم و همکاری گازی با روسیه میتواند ما را در رسیدن به این هدف یاری کند.
مسیر خوبی توسط وزارت نفت فعلی برای افزایش همکاریها با همسایگان در زمینه انرژی طراحی شده است و اقدامات مناسبی در جریان است، اما تلاشها باید افزایش پیدا کند تا نتایج حداکثری به دست آید. موضوعی که باید به آن دقت داشته باشیم این است که صرفاً بر اساس منافع ملی خودمان حرکت کنیم و بویژه در مسأله اوکراین کنار روسیه نایستیم. باید در حل این مناقشه نقشی برعهده بگیریم و مانند ترکیه در بهرهبرداری از فرصت موجود برای همکاری با روسیه در زمینه فروش گازش همکاری داشته باشیم. نباید این شبهه به وجود بیاید که ما در مناقشه روسیه و اوکراین کنار روسیه ایستادهایم. این موضوع به نفع ما نیست و منافع ما را تأمین نمیکند.
ایران ظرفیت تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه را با گاز مازاد روسیه دارد
مصطفی نخعی عضو کمیسیون انرژی مجلس در خصوص قرارداد گازی ایران و ترکمنستان، اظهار میکند: ایران و روسیه، جزو دارندگان بزرگ ذخایر گازی دنیا هستند؛ بنابراین هر چه همکاری دو کشور افزایش یابد، یقیناً در کنترل بازار گاز که میتواند تأمینکننده منافع مشترک دارنده گاز باشد، تأثیرگذار خواهد بود. اوپک گازی با همین نیت راهاندازی شد و همکاریهای نسبتاً خوبی هم بعضاً بین اعضا شکل گرفت اما این همکاریها بیشتر جنبه تجاری داشت و کمتر دیدیم که به لحاظ فنی پشتیبان هم باشند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس بیان میکند: بخشی از دلایل بستن قرارداد گازی ایران و روسیه، به علت جنگ روسیه و اوکراین و تحریمهای غرب بود و ما هم همیشه در شرایط سخت تحریمی خصوصاً در حوزه انرژی قرار داشتیم، لذا تحریمها، روسها را به سمت ایران سوق داد تا از تجربیاتی که ایران در طی سالهای گذشته به دست آورده، استفاده کند. جمهوری اسلامی ایران تجربیات خوبی در زمان تحریمها به دست آورده است بنابراین اگر زمانی هم برجام به نتیجه رسید و ارتباطات ایران با دنیا عادی شد، این تجربیات را باید در جایی ثبت کنیم.
وی ادامه میدهد: همکاری گازی با روسیه از نظر سیاسی هم اهمیت فوقالعادهای برای ایران و روسیه دارد و پیامی به کشورهای غربی است که این دو کشور برای پیگیری منافع و مشکلات یکدیگر قاطعانه عمل میکنند.
نخعی در پایان در خصوص تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه، میگوید: ما باید پیش از این تبدیل به هاب منطقه میشدیم چراکه موقعیت جغرافیایی ممتاز و تعداد زیاد همسایگان، ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به هاب انرژی را در اختیار ایران گذاشته است، بنابراین حتماً باید به سمت تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه پیش برویم. تمایل در کشورهای منطقه هم برای این امر وجود دارد اما عزم سیاسی جدی میطلبد که این کار را انجام دهیم و فکر میکنم حضور ایران به عنوان عضو دائمی پیمان شانگهای هم میتواند به این مسأله کمک کند. ایران با توجه به زیرساختهای خطوط لوله در سرتاسر کشور و همچنین موقعیت جغرافیایی خود امکان عبور گاز مازاد ترکمنستان و روسیه و تبدیل شدن به شاهراه توزیع گاز منطقه را خواهد داشت.
نظر شما