لزوم تشکیل سازمان نظام مشاوره مدیریت

ابراهیم بهادرانی می گوید: باتوجه به رشد تعداد شرکت ها در سطح کشور و میزان سرمایه گذاری که در صنایع انجام شده، ایجاد سازمان نظام مشاوره مدیریت برای افزایش بهره وری یک ضرورت است.

ضرورت مشاوره و مشورت در هر کار و فرآیندی مورد تایید و تاکید است به ویژه اگر این فرآیند و کار در یک واحد صنعتی در حال وقوع باشد. آن زمان است که ابزار مشاوره می‌تواند به بهبود عملکرد و تصمیم‌گیری مدیریت آن واحد صنعتی کمک کند. هم‌اکنون نیز بسیاری از مدیران واحدهای صنعتی از این ظرفیت استفاده می‌کنند. با این همه آنچنان ضرورت مشاوره آن هم در بخش‌های اقتصادی برای دولتمردان و قانون‌گذاران آشکار است که در قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار ماده‌ای را در این محور به تصویب رسانده‌اند. این قانون در سال ۱۳۹۰، در ۲۹ ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. در این قانون، وظایف دستگاه‌های مختلف دولتی و حکومتی، استانداری‌ها و شهرداری‌ها برای بهبود محیط کسب‌وکار ایران ارائه شده است. در ماده ۱۷ این قانون آمده است: به منظور توانمندسازی، ارزیابی و ارتقای شایستگی مدیریت بخش‌ها و بنگاه‌های اقتصادی کشور اعم از دولتی، تعاونی و خصوصی و نیز هم‌افزایی و توسعه ظرفیت‌های مشاوره مدیریت در کشور، سازمان نظام مشاوره مدیریت در قالب شخصیت حقوقی مستقل غیردولتی و غیرانتفاعی تشکیل می‌شود. اساسنامه این سازمان با همکاری تشکل‌های اقتصادی ذی‌ربط از سوی اتاق‌ها تهیه می‌شود و ظرف ۳ماه از تاریخ لازم‌الاجراءشدن این قانون و طی مراحل از طریق دولت به تصویب مجلس شورای اسلامی می‌رسد. هم‌اکنون نیز بخش‌های مشاوره پراکنده در قالب دفاتر و اشخاص وجود دارد که به صاحبان صنایع خدمات مشورتی می‌دهند. با این همه هنوز سازمان نظام مشاوره مدیریت که در ماده ۱۷ قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار بر آن تاکید شده، عملی نشده است. هر چند سازمان مدیریت صنعتی در بخش دولتی ایجاد شده اما نیاز به ایجاد سازمان نظام مشاوره مدیریت نیز احساس می‌شود.

در همین زمینه ابراهیم بهادرانی مشاور عالی اقتصادی اتاق بازرگانی تهران در مصاحبه با اگزیم نیوز عنوان کرد: باید توجه داشته باشیم که دو نوع شرکت با خصوصیات نسبتا متفاوت در اقتصاد هر کشوری وجود دارد، دسته اول شرکت های بزرگ هستند که حدود 7 یا 8 درصد از کل شرکت های کشور ما را تشکیل می دهند، این دسته از شرکت ها توانایی مالی و منابع لازم داخلی برای استخدام کارشناس های اقتصادی، افراد صاحب نظر و صاحب تجربه را دارا هستند  و در نتیجه می توانند به خوبی مدیریت شان را بهبود دهند ولی از آن طرف 92 درصد از شرکت های فعال در اقتصاد ایران را کسب و کارهای کوچک و متوسط (SME) تشکیل می دهند این دسته از صنایع برای بهبود عملکردهای مدیریتی و افزایش راندمان شان نیازمند مشاوران مدیریتی و سازمان نظام مشاوره مدیریت هستند زیرا توانایی و منابع لازم برای استخدام تمام وقت و دائمی متخصصان مدیریتی را ندارند در نتیجه با تشکیل سازمان نظام مشاوره مدیریت می توانند از وجود این افراد متخصص بصورت نظام مند استفاده کنند و در نتیجه با کمترین هزینه بهره وری خود را بهبود دهند.

بهادرانی با اشاره به نقش سازمان نظام مشاوره مدیریت در افزایش بهره وری و بهینه سازی سرمایه گذاری ها، گفت: در شرایط فعلی که هنوز سازمان نظام مشاوره مدیریت تشکیل نشده، صنایع کوچک و متوسط در وضعیت نامتعادلی به سر می برند و توانایی استفاده از ظرفیت های مشاوران مدیریت را ندارند و همواره با این پرسش روبرو هستند که چگونه می توانند در بازارهای رقابتی جهان امروز به حیات خود ادامه دهند؛ بنابراین از نظر من این بحث مهمی است که باید از ابتدا اجرایی می شد و خود شرکت های کوچک و متوسط هم باید به دنبال تاسیس این نهاد غیرانتفاعی باشند تا گره ای از مشکلات شان گشوده شود. با وجود سازمان نظام مشاوره مدیریت، سرمایه گذاری های اقتصادی بصورت بهینه و کارشناسی انجام می گیرد و به ثروت جامعه افزوده می شود و در نتیجه اشتغال و رفاه اجتماعی افزایش می یابد به همین دلیل دولت باید مشوق تشکیل سازمان نظام مشاوره باشد تا از سرمایه های اقتصادی کشور محافظت شود؛ سرمایه های اقتصادی و بنگاه ها فقط سرمایه یک خانواده یا شخص نیستند بلکه سرمایه کل کشور هستند و  در نهایت سود اصلی آنها به اقتصاد کشور خواهد رسید.

مشاور اقتصادی اتاق بازرگانی تهران با تاکید بر نیاز کسب و کارهای موجود در کشور به یک سازمان مشاوره ای، مطرح کرد: از طرف دیگر سازمان مدیریت صنعتی که یک سازمان دولتی است بیشتر جنبه تدریس دوره های آموزشی برای مدیران دارد و تشکیل سازمان نظام مشاوره مدیریت رقیب سازمان مدیریت صنعتی نخواهد شد کما اینکه به قدری در کشور مشکلات صنعتی، مسائل مربوط به افزایش بهره وری داریم که امکان حل تمام این مسائل توسط یک سازمان وجود ندارد و باتوجه به پراکندگی صنایع در کشور و مشکلات موجود در فضای کسب و کار هرچقدر این نوع از سازمان های مشاوره ای داشته باشیم بازهم کم است و هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم. تمام این صنایع به سازمان نظام مشاوره مدیریت نیاز دارند تا عملکرد خود را اصلاح کرده و در مسیر درست گام بردارند اینکه یک سرمایه دار صرفا نقدینگی خود را به تولید ببرد کافی نیست باید مسیر های مختلف را شناسایی و سپس باتوجه به توانایی ها و قابلیت های خود و شرایط موجود در کشور بهینه ترین مسیر ممکن برای سرمایه گذاری را انتخاب کند تحقق این نوع نگاه به سرمایه گذاری با یک سازمان آموزشی مقدور نیست و باید چندین شرکت مشاوره مدیریت در کشور فعالیت کنند؛ باتوجه به رشد تعداد شرکت ها در سطح کشور و میزان سرمایه گذاری که در کشور انجام شده ایجاد سازمان نظام مشاوره مدیریت یک ضرورت است زیرا سازمان مدیریت صنعتی در دهه چهل شمسی تشکیل شد که اکثریت صنایع در تهران بودند و باتوجه به نیازهای آن زمان بوجود آمد ولی در حال حاضر صنایع در تمام نقاط کشور پراکنده شده اند و نمی توان تمام نیازهای مدیریتی این صنایع را تامین کرد.

وی در ادامه افزود: دنیا به سرعت در حال تغییر است اما ما مقداری دچار سکون شده ایم وقتی دنیا در حال تغییر است طبیعتا مدیریت هم باید متناسب با آن تغییر کند و بهینه شود کند شدن تغییر ما نسبت به دنیا موجب می شود بهره وری صنایع آنها بهتر از ما بهبود پیدا کند و کالاهای صادراتی آنها صرفه اقتصادی پیدا کند و در نتیجه بازارهای جهانی را تصاحب کنند و اشتغال بیشتری برای خودشان بوجود بیاورند و نیروی کار ایرانی بیکار شود و ما توان رقابتی خودمان را از دست بدهیم ولی اگر ما بخواهیم بهره ور شویم باید به بحث آموزش و مشاوره توجه کنیم این آموزش و مشاوره نیز صرفا آموزش به مدیران و صاحبان صنایع نیست حتی پرسنل و کارمندان شرکت ها نیز باید آموزش ببینند و آموزش در شرکت های ایرانی به حدی برسد که آگاهی مان نسبت به رقبای خارجی افزایش پیدا کند و بتوانیم در بازارهای رقابتی با آنها رقابت کنیم در نبود آموزش و مشاوره و عدم بهینه سازی سرمایه گذاری صادرات ما روی مواد اولیه و خام فروشی متمرکز می شود به عنوان مثال متوسط قیمت هر تن کالای صادراتی ایران 400 دلار است در حالیکه متوسط قیمت هر تن کالاهای وارداتی به ایران حدود 1400 دلار می شود، این اعداد و آمار در نتیجه عدم بهینه سازی منابع و سرمایه گذاری ایجاد شده اند زیرا سازوکار بهره ور شدن شرکت ها در دسترس صنایع نیست بنابراین برای توسعه صادرات غیرنفتی و توسعه صنعتی ابتدا باید به الزامات آن توجه کنیم و الزامات آن افزایش بهره وری در صنایع و بهینه شدن سرمایه گذاری است تا کالای ایرانی در مقابل کالای مشابه خارجی بهینه تر باشد و خرید آن صرفه اقتصادی پیدا کند به عنوان مثال باتوجه به سرمایه گذاری های عظیمی که در صنعت پتروشیمی شده است ما می توانیم محصولات صنایع پتروشیمی را که عمدتا مواد واسطه ای و اولیه هستند با چند فرآیند شیمیایی به محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر تبدیل کرده و صادر کنیم، حل شدن این مسائل نیازمند تشکیل سازمان نظام مشاوره مدیریت است.

کد خبر 33726

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 1 =