در مدیریت زنجیره تامین بحث بسیار مهمی وجود دارد به نام زنجیره تامین ناب یا همان JUST IN TIME . ریشه این سبک از مدیریت و نگاه به زنجیره تامین به فرهنگ مدیریتی شرکت های ژاپنی با توجه به شرایط اقتصادی خاص کشور ژاپن بر می گردد. این عبارتی است که تویوتا روش تولید به هنگام خود را با آن توضیح داده است؛ تولید به هنگام یعنی “فقط همان چیزی که لازم است، در همان زمانی که لازم است و به اندازهای که لازم است، تولید شود.” برای تولید کارآمد تعداد زیادی خودرو، که هر یک تقریباً شامل حدود 30 هزار قطعه میشود، لازم است که یک برنامه تولید دقیق برای خرید قطعات داشته باشیم. براساس این برنامه تولید، تأمین “آنچه که مورد نیاز است، در زمان و مقداری که مورد نیاز است“ میتواند منجر به حذف ضایعات و ناهماهنگیها و در نهایت بهبود بهرهوری شود. اکثر نظریات مدیریتی در بستر و شرایط خاص اقتصادی شکل می گیرند، این رویکرد از مدیریت که در کشور ژاپن بوجود آمده است باید باتوجه به شرایط خاص اقتصادی کشور ژاپن مورد توجه قرار بگیرد.
تویوتا به عنوان پایهگذار این رویکرد، تعریف مختصر و مفیدی از آن دارد. تولید بههنگام، just in time manufacturing یا JIT امروز مفهومی بسیار ساده اما کاربردی در یک زنجیره تأمین مدرن است. در این رویکرد، اقلام دقیقاً منطبق با تقاضا تولید میشوند؛ نه بیشتر از مصرف و نه زودتر از سفارش. مبنای اصولی که اساس JIT را تشکیل میدهند به این صورت است که تولید باید به ازای هر سفارشی باشد که مشتری ثبت میکند و مواد زمانی از انبار تحویل میشوند که نیاز باشد. در نتیجه این رویکرد نیازمند برنامهریزی پیچیده و تجربه قابل توجهی در این حوزه است و از این رو بسیاری از شرکتهای بزرگ در صورت استفاده از رویکرد JIT، مدیریت زنجیره تأمین خود را به شرکتهای متخصص برونسپاری میکنند. رویکرد JIT با کاهش میزان کالاهای نهایی و مواد اولیه انبارشده، هزینههای زنجیره تأمین را کاهش میدهد. دلایل استفاده از رویکرد مدیریت زنجیره تامین ناب را باید در شرایط خاص اقتصادی ژاپن جست و جو کرد، "تورم منفی" یکی از ویژگی های خاص اقتصاد ژاپن است که موجب شده کسب و کارها در این کشور به رویکرد مدیریت زنجیره تامین ناب روی بیاورند زیرا در بلند مدت در تورم منفی کالاها ارزان تر می شوند! از طرف دیگر مساحت اندک کشور ژاپن به این رویکرد دامن زده، پس طبیعی است نگهداری یا خرید مواد اولیه بیشتر و نگهداری محصولات تولید شده نهایی در انبارهای شرکت سود شرکت را در بلند مدت کاهش می دهد و به نفع کسب و کار است که با سرعت بالاتری چرخه تولید را به حرکت درآورده و از هرنوع ضایعات و نگهداری بیش از نیاز کالاها و مواد اولیه جلوگیری نماید؛ گرچه کاهش هزینههای انبار و "مدیریت ریسک تورم منفی" به این شکل منافعی برای کسبوکارها در پی دارد، با این حال کاهش بیش از حد سطح انبار ممکن است جایگاه رقابتی شرکت را به سبب عدم تأمین کالای به موقع برای مشتری به خطر بیندازد. در طی چند سال اخیر رویکرد مدیریت زنجیره تامین ناب مورد استقبال شرکت ها و تولیدکنندگان اروپایی و آمریکایی و سایر نقاط جهان قرار گرفت در دانشکده های مدیریت در درس زنجیره تامین با تاکید بر به کارگیری رویکرد درست به موقع در واحد های تولیدی تاکید می کنند بر همین اساس با توجه به رویکرد JITدر مدیریت زنجیره تامین طبیعی است که شبکه توزیع و تولید در کشورهای توسعه یافته موجودی انباری اضافه ای نداشته باشند و در راستای تحقق هرچه بیشتر رویکرد مدیریت زنجیره تامین ناب سعی در پاسخ به نیاز هر مشتری درست در زمان مورد نیاز هستند، چنین رویکردی در مواقع بحرانی که تقاضای افراطی برای کالاهای مصرفی بوجود می آید مشکل آفرین است، زیرا هیچ نوع موجودی انبار اضافی در شبکه پخش برای پاسخگویی به تقاضای اضافی وجود ندارد از طرف دیگر تولیدکنندگان نیز مواد اولیه را در حد مورد نیاز و متناسب با تقاضای بازار در انبارها نگهداری می کنند و به راحتی نمی توانند حجم تولید را در یک زمان کوتاه افزایش دهند. به همین علت است که دائما با ایجاد بحران هایی از قبیل طوفان ها فصلی یا شیوع ویروس کرونا فروشگاه های ارائه دهنده کالاهای مصرفی در کشورهایی که رویکرد مدیریت زنجیره تامین JIT دارند، بلافاصله خالی می شوند.
در ایران همواره تولیدکنندگان موجودی اضافی را در انبارهای خود هم در بخش ورودی کارخانه و هم در بخش خروجی و محصولات نهایی نگهداری می کنند؛ زیرا با وجود تورم های بالای 20 درصد در اقتصاد ایران همواره این نگرانی از گران تر خریدن مواد اولیه و ارزان فروختن محصولات نهایی در آینده نزدیک وجود دارد. اگر شما به اغلب تولیدی های ایرانی سر بزنید متوجه می شوید آنها در انبارهای خود انبوهی از مواداولیه و در بخش محصولات حجم بالایی از کالاهای تولیدی را نگهداری می کنند، پس با توجه به تورم بالا در اقتصادهایی از قبیل ایران رویکرد ناب نسبت به مدیریت زنجیره تامین کسب و کارها یا اصولا قابل اجرا نیست یا در اثر جهش های ارزی ناگهانی به کسب و کارها آسیب وارد می کند. از طرف دیگر در مدیریت زنجیره تامین مفهوم دیگری به نام اثر شلاق چرمی یا BULLWHIP EEFFECT وجود دارد، بر اساس آن، تغییراتی کوچک در میزان تقاضا در سطوح پایین با حرکت از سطح مشتری جزء به سطوح بالاتر در زنجیره، تعادل حاکم بر زنجیره را برهم زده و باعث تغییرات بزرگ در سطوح بالایی میشود (دقیقا مانند حرکت یک موج کوچک ایجاد شده در طول یک شلاق بلند).این تغییرات موجب نوسانات بزرگی در مجموعه زنجیره تأمین خواهد شد و باعث تحمیل هزینههای سنگینی بر اعضا زنجیره میشود.مثال گویای مفهوم شلاق چرمی در ایران این است که بطور مثال امسال در فصل زمستان قیمت گوجه افزایش پیدا می کند سال آینده کشاورزان به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و صرفا با تکیه بر اطلاعات سال قبل همگی به پرورش گوجه مشغول می شوند نتیجه اینکه با فراوانی گوجه در بازار این محصول از قیمتی پایین تر از هزینه های که برای پرورش و تولیدش صرف شده به فروش می رسد و برخی از کشاورزان نیز محصولات خود را دور می ریزند یا صادر می کنند البته در همان سال سایر محصولات کشاورزی نایاب و گران می شوند و این چرخه دائما تکرار می شود، شلاق چرمی هزینه های زیادی به بخش تولید و صنعت کشورها وارد می کند در اصل رویکر ناب و درست به موقع JIT با به جریان انداختن اطلاعات از میزان دقیق عرضه و تقاضا در سراسر زنجیره تامین راه حلی برای کاهش اثرات منفی شلاق چرمی است ولی باید توجه داشته باشیم باتوجه به عدم کارایی رویکرد مدیریت زنجیره تامین ناب، اتفاق افتادن پدیده شلاق چرمی دور از انتظار نیست.
محمد پورسردار
کارشناس اقتصادی
نظر شما