سرمایه‌گذاری در معادن، چگونه غیراقتصادی شد؟

به گفته سجاد غرقی از اعضای خانه معدن ایران، علیرغم اینکه تمام منابع تامین مالی برای سرمایه گذاری در صنایع معدنی هریک به نحوی غیرممکن شده است، قیمت گذاری دستوری و سهمیه بندی‌ها نیز کار را سخت کرده است تا جایی که خطر تعطیلی برخی معادن علی الخصوص معادن کوچک وجود دارد.

سجاد غرقی عضو خانه معدن ایران و نایب رییس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگویی با بیان اینکه چهار منبع تامین مالی برای سرمایه‌گذاری در صنایع معدنی کشور وجود دارد؛ گفت: یکی از این منابع، سرمایه‌گذاری خارجی است که طی یکی دو سال اخیر به دلیل تحریم‌های اقتصادی و ریسک بالای سرمایه‌گذاری ناشی از تحریم‌ها، عملا امکان پذیر نبوده و نیست. مورد دوم هم استفاده از تسهیلات بانکی است که نرخ سود بالا، استفاده از آن را غیر اقتصادی کرده است.


وی افزود: بنابراین تنها دو روش دیگر تامین سرمایه، شامل استفاده از ارز صادراتی و انباشت سرمایه ناشی از فروش داخلی برای صنایع معدنی باقی می‌ماند. دولت در سال‌های اخیر، صادرات محصولات معدنی که نیاز به طی فرایند پیچیده اکتشاف، استخراج و تبدیل به محصولاتی چون کنستانتره و گندله دارند را مصداق خام فروشی دانسته و همین نگاه سبب شده عوارض سنگینی برای صادرات این محصولات وضع کند. درواقع در حالی که نیاز چین به مواد معدنی در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ سبب سرمایه‌گذاری قابل توجهی در بخش معدنی کشور و توسعه صادرات سنگ‌آهن، کنستانتره و گندله در کشور شد، عوارض سنگین ۲۵ درصدی، امکان رقابت در بازارهای جهانی را از صنایع معدنی گرفت و در عمل سرمایه‌گذاری و توسعه بخش معدن با استفاده از منابع ارزی متوقف گردید.

این عضو خانه معدن ایران ضمن تاکید بر اینکه تامین سرمایه به روش چهارم نیز با دخالت دولت در بازار، به سرنوشت سایر موارد دچار شده است؛ گفت: در حالی که مانند سایر بازارها، عرضه و تقاضا، قیمت جهانی سنگ‌آهن و محصولات آن را تعیین می‌کند، دولت به نفع فولادسازان به عنوان بخشی از زنجیره فولاد کشور، در سهمیه‌بندی و تعیین نرخ محصولات صنایع بالادست دخالت کرده و آن را به صورت دستوری تعیین می‌کند. همین دخالت در قیمت‌گذاری سبب شده تا عملا سهم واقعی صنایع معدنی پرداخت نشده و نتوانند هم‌پای شرکت‌های مشابه خود در تمام دنیا، به سرمایه‌گذاری و توسعه بپردازند. نتیجه نیز آن که رشد ۷۰۰ درصدی تولید سنگ آهن در فاصله بین سال‌های ۸۳ تا ۹۳، به تنها ۱۵ درصد کاهش یافته است.

غرقی تصریح کرد: علاوه بر این ها، قیمت‌گذاری دستوری و سهمیه‌بندی، اشکالات ریز و درشت دیگری نیز دارد. از جمله آن که ظرفیت اعلامی واحدهای فولادی به کنستانتره، براساس ظرفیت‌های اسمی تولید است که با ظرفیت واقعی فاصله داشته و کسری کاذب ایجاد می‌کند. در مقابل، توان تولید کارخانه‌های کنستانتره نیز براساس ظرفیت اسمی آنها در نظر گرفته شده که در عمل مازاد بر ظرفیت تولید واقعی آنهاست. این شیوه برنامه‌ریزی، هردو بخش بالادست و پایین‌دست را با مشکلات عدیده‌ای مواجه کرده است.


نایب رییس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران در ادامه اظهار کرد: قیمت کنستانتره، گندله و آهن اسفنجی به ترتیب براساس حداکثر ۱۶، ۵/۲۳ و ۵۰ درصد نرخ شمش فولاد خوزستان با دخالت و دستور دولت تعیین می‌شوند که این نرخ، فاصله قابل توجهی با قیمت مواد معدنی در جهان دارد؛ بطوریکه اکنون نسبت قیمت کنستانتره و گندله به شمش فولاد، به ترتیب ۲۶ و ۳۲ درصد است. این فاصله ۱۰ تا ۱۲ درصدی، فرصت انباشت سرمایه و در نتیجه سرمایه‌گذاری و توسعه معادن سنگ آهن را از معدن‌داران کشورمان گرفته است.

وی تاکید کرد: در نتیجه این فاصله، به ازای هر تن شمش فولاد خوزستان، ۳۰ دلار یارانه پنهان از سوی صنایع بالادست به فولادسازان پرداخت می‌شود که به خوبی در افزایش سود؛ بنابراین در حالی که شاهد تعطیلی معادن سنگ آهن کوچک مقیاس در طول سالهای اخیر و تضعیف حلقه‌های اولیه زنجیره فولاد بوده‌ایم، انباشت سرمایه در حلقه‌های میانی متمرکز شده است. برای مثال و براساس صورت‌های مالی حسابرسی شده، سود ناخالص شرکت فولاد مبارکه در سال ۹۷ به نسبت سال ۹۴ بیش از ۴۰۰ درصد و سود ناخالص فولاد خوزستان در همین مدت بیش از ۵۴۰ درصد رشد داشته است.

منبع: ایسنا

کد خبر 33161

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 1 =