به گزارش «اگزیم نیوز»، در سال های اخیر مسئله تأمین مالی پروژهها و بنگاه های اقتصادی به یکی از چالش های اصلی توسعه بخش خصوصی تبدیل شده و از نگاه فعالان اقتصادی «دسترسی به منابع مالی» از مهمترین مشکلات مطرح در فضای کسب وکار است. اما یکی از ویژگی های اصلی تأمین مالی در اقتصاد ایران، بانک محور بودن نظام تأمین مالی و نقش پر رنگ بازار پول در این فرآیند است. به طوریکه بیش از ۸۰ درصد تامين مالي بنگاه هاي اقتصادي از طريق بانك ها انجام مي شود و اين در حالي است بازار سرمايه مي تواند با هزينه كمتري تامين مالي بنگاه ها را انجام دهد. همچنین در حال حاضر ابزارهای متعدد و متنوعی برای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه بوجود آمده که می تواند نقش و سهم بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاهها را افزایش دهد. این ابزارها به گونه ای است که همه شرکت ها اعم از شرکتهای سهامی عام و خاص می توانند به منظور تأمین منابع مالی از آنها بهرهمند شوند.
اما چرا هنوز آنطور که باید ، ظرفیت های بازار سرمایه برای تامین مالی بنگاه ها مورد استفاده قرار نمی گیرد؟
عباس هشی اقتصاددان در پاسخ به این پرسش «اگزیم نیوز» که چگونه می توان بنگاه ها را ترغیب کرد به جای اینکه تامین مالی خود را از بانکها انجام دهند، به سمت بازار سرمایه هدایت شوند، به ارائه توضیحاتی پرداخته است.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه در تمام دنیا تامین منابع مالی که به صورت خون در شریان اقتصادی هر کشوری جریان دارد، با بانکها است، می گوید: بانک ها از طریق جذب سپرده های کوچک مردم که به پول قابل توجهی تبدیل می شود، به واحدهای تولید کالا و خدمات تسهیلات اعطا می کنند. اما در دنیا زمانی که بانک ها تسهیلات اعطا می کنند، بینه کاری متقاضی وام را ارزیابی می کنند، که متقاضی کننده کار باشد. مورد دیگر، تقسیم ریسک پول به کار گرفته شده در فعالیت اقتصادی را لحاظ می کنند که بخشی از آن برعهده صاحبان سرمایه و بخشی با تسهیلات بانکی باشد.
اما براساس اظهارات هشی، دومین مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی، بازار سرمایه است. اما تفاوت بازار سرمایه با بازار پولی در این است که پول از طریق این بازار به صورت مستقیم و به عنوان سرمایه تزریق می شود، اما در بانک ها نقدینگی به عنوان تسهیلات آنهم با بهره ایی که به آن تعلق می گیرد، به بنگاه ها اعطا می شود. برهمین اساس، بخشی از ریسک تسهیلات بر عهده دریافت کننده وام است.
حال این پرسش قابل طرح است چرا با وجود چنین مزیتی، نقش بازار سرمایه در ترزیق پول به بنگاه ها، کم رنگ است، این اقتصاددان مهمترین مانع جدی بر سر راه جذب منابع مالی از طریق این بازار را بالا بودن نرخ بازدهی در بازارهای رقیب برای تقویت این حوزه می داند. چراکه بانک ها به دلیل پرداخت سود با نرخ بالا و ریسک پایین همواره رقیب جدی برای بازار سرمایه بوده اند و شانس بازار سرمایه برای جذب نقدینگی را کاهش داده اند.
هشی در ادامه توضیح می دهد: اما چنانچه بازار اولیه به شکلی درست عمل کند، میتواند برای اقتصاد سرمایه داری کاملا مفید باشد. چون این بازارها کانال مناسبی را برای سرمایه گذاران و وامگیرندگان فراهم میکنند و باعث میشوند تا سرمایهها به سمت کسانی که توان استفاده کارآمد از پول و سرمایه را دارند جریان پیدا کنند. اما این بازار در حال حاضر ضعیف عمل می کند.
این اقتصاددان همچنین درباره اینکه بازار سرمایه برای تامین منابع مالی بنگاه ها چه نقشی می تواند باشد؛ می گوید: همانطور که گفته شد، اگر نقش بازار اولیه برای تزریق پول به بنگاه های اقتصادی تقویت شود، نتیجه آن رشد اقتصادی خواهد بود. اما تزریق پول در بازار ثانویه به دلیل محدود بودن تعداد سهام، باعث می شود که تقاضا زیاد وعرضه محدود شود وهمین امر موجب افزایش قیمت ها می شود.
او در ادامه بیان میکند: بايد توجه داشت که کشورهاي ديگر معمولا مردم را تشويق به سپردهگذاري در بانکها ميکنند تا سرمايه مردم وارد چرخه توليد شود. البته آنها با کنترل نرخ تورم، سوددهي بازار سرمايه و پول را در يک حد نگه ميدارند.
هشی همچنین با بیان اینکه در ايران نرخ تورم بالاي 40 درصد است و نرخ سود سپرده بلندمدت 15 درصد است، اظهار می کند: در چنين شرايطي مردم به دنبال بازاري ميگردند که بتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند، که در شرايط کنوني بورس بهترين اين بازارها است. اما اشکالی در این زمینه به گفته این اقتصاددان وجود دارد این است که سرمايه موجود در بورس ايران وارد چرخه توليد نميشود و 95 درصد اين پولها به شکل سفتهبازي در قالب پول بين سهامداران جابهجا ميشود و اصلا فرصت ورود به چرخه توليد را ندارد.
نظر شما