"در برخی موارد با سیاستگذاری درست، موفق شدهایم که سرمایهگذار خارجی را وارد ایران کنیم. نتایج چنین سیاستی نیز عینا مشاهده شده که ضمن حمایت دولت و ورود سرمایهی خارجی، چه منافعی عائد کشور شده است. از سوی دیگر این میزان سرمایه خارجی، به صورت مستقیم جذب نشده است. این مساله عدم اطمینان سرمایهدار به بازار ایران را نشان میدهد.
وقتی سرمایهدار اطمینان نداشته باشد، سرمایه خود را وارد کشور نمیکند." این بخشی از سخنان مهدی پازوکی، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی در گفتوگو با "اگزیم نیوز" است. او اعتقاد دارد که برای جذب سرمایه و تزریق آن به بخش مولد اقتصاد کشور، در وهله اول باید امنیت و آرامش وجود داشته باشد.
پازوکی گفت: در ایران امنیت و ثبات سرمایهگذاری پایین است. سرمایه در جایی ماندگار میشود که ثبات وجود داشته باشد. از همین رو باید پرسید در فعالیتهای تجاری، چرا دلالی بیشترین خواهان را دارد؟ در جواب هم باید گفت، این به خاطر بازگشت اصل سرمایه و سود آن در کوتاهترین زمان ممکن است.
به گفته این استاد دانشگاه در ایران، نزد نظر افکار عمومی سرمایهداری یک نوع امتیاز منفی محسوب میشود. این نگاه به جهت تبلیغات سوئی است که بر علیه سرمایه و سرمایهداران صورت میگیرد. لغت سرمایهدار به جهت تبلیغات منفی و عدم فهم صحیح از تحولات بازارهای جهانی، ارزش و جایگاه واقعی خود را از دست داده است. لذا بخش خصوصی در چنین فضایی، به خاطر همین برخوردها و افکار منفی در مورد سرمایهداران، تمایلی ندارد که در واگذاریها و سرمایهگذاریها حضور داشته باشد.
او ادامه داد: اگر دقت کنیم خصوصیسازی در اقتصاد آلمان با موفقیت چشمگیری همراه شد. وقتی آلمان شرقی و غربی یکپارچه شدند، کارخانهها را با قیمت یک مارک آلمان واگذار کردند که البته این رقم هم سمبلیک بود. خواسته اصلی، همان اهداف از پیش تعیین شدهی تاسیس کارخانجات بود که باید تحقق مییافت. در ادامه نیز شاهد تحقق این اهداف در آلمانِ واحد شدیم. اما از آنطرف حین خصوصیسازی در اقتصاد ایران، با نتایجی منفی برخورد کردیم؛ چراکه از سرمایهدار به معنای واقعی حمایت نشد. فراموش نشود هر چه بنگاههای تولیدی ما بزرگتر شوند، به نفع اقتصاد ملی ایران خواهد بود. عدم توجه به این موضوع، مانع از جذب سرمایههای جدید در حوزه تولید است.
این اقتصاددان با مطرح کردن دلایل کوچ سرمایه از بازار مولد به بازار غیر مولد در ایران، ابراز داشت: بخش خصوصی خواهان این است که دولت با او هماهنگ باشد و مقررات سفت و سخت را کنار بگذارد. آنها غالبا هیچ انتظار مالی از دولت ندارند؛ چراکه خودشان سرمایهدار هستند. اما وقتی دولت حاضر به هماهنگی لازم با این بخش نیست، نباید انتظار جذب سرمایه در بازار تولید را داشته باشیم. در چنین شرایطی سرمایهدار جهت کسب سود، به سمت بازار غیرمولد میرود.
او توضیح داد: در برخی موارد با سیاستگذاری درست، موفق شدهایم که سرمایهگذار خارجی را وارد ایران کنیم. نتایج چنین سیاستی نیز عینا مشاهده شده که ضمن حمایت دولت و ورود سرمایهی خارجی، چه منافعی عائد کشور شده است. از سوی دیگر این میزان سرمایه خارجی، به صورت مستقیم جذب نشده است. این مساله عدم اطمینان امنیت سرمایهدار به بازار ایران را نشان میدهد. وقتی سرمایهدار اطمینان نداشته باشد، سرمایه خود را وارد کشور نمیکند. این روال به معنای هراس سرمایهدار از فضای اقتصادی – سیاسی ایران تعبیر میگردد. عامل ایران هراسی نیز در داخل خود کشور است. برخی افراد با رفتارهای تند و تحریکآمیز خود، سرمایهگذار خارجی را فراری میدهند.
پازوکی با در میان کشیدن نقش قوه قضاییه در ثبات اقتصادی و تاثیرش در جذب سرمایه در بخش مولد کشور، تصریح کرد: نقش قوه قضاییه در این زمینه بسیار مهم تلقی میشود. قوه قضاییه میتواند با ورود و دخالت به موقع خود، در اقتصاد کشور ثبات ایجاد کند. حال سوال این است که آیا بهتر نیست یک سرمایهگذار ایرانی در کشور خودمان سرمایهگذاری کند و مسکن بسازد و سراغ ترکیه نرود؟ چرا باید با سرمایهداران به گونهای برخورد شود که احساس امنیت نکنند و سرمایه خود را وارد بازار مولد ننمایند؟ چرا با صاحبان درآمد طوری برخورد میکنند که به جای سرمایهگذاری در ایران باید از کشور خارج شود و در ترکیه و گرجستان ویلا خریداری نماید؟ آنها هراس دارند و به همین جهت ضمن خروج دلار با خود، به بیرون از مرزها کوچ میکنند.
او ادامه داد: بارها دیدهایم که از لفظ "زالو صفت" برای سرمایهدار استفاده شده است. حتی در رسانهها و برخی از فیلمهای تلویزیونی نیز چنین رویکردی را شاهد هستیم. تاثیر سوء چنین تفکر غلطی را باید در جذب گردشگر خارجی مشاهده کرد. امکانات صنعت گردشگریِ ایران نسبت به ترکیه و سایر کشورهای همسایه بهتر است. اما عدم سوقدهی سرمایه به سمت صنعت گردشگری نهایتا منجر شده که از این صنعت نتوانیم آنگونه که باید بهره ببریم. ترکیه سالانه 25 میلیارد دلار درآمد توریستی دارد که بیش از درآمد نفتی ما است. این نتیجهی آرامش سرمایهدار میباشد. سرمایهدار با خیالی آسوده در بخش توریسم و هتلداری و ... سرمایهگذاری میکند و مطمئن است که سرمایهاش باز میگردد. آیا در ایران هم اوضاع چنین است؟ مشخصا در چنین شرایطی سرمایه هم سراغ بخش غیر مولد خواهد رفت.
این تحلیلگر مسایل اقتصادی معتقد است آنچه که برای جذب سرمایه در بخش مولد حایز اهمیت میباشد، در وهله اول مساله امنیت است. باید شعار "زنده باد سرمایهدار ایرانی که در ایران سرمایهگذاری میکند" را زنده نگه داشت. هیچگاه اشتغال با تفکر اقتصاد دولتی ایجاد نمیشود. در این نگاه، سرمایه نیز جذب بخش مولد نخواهد شد. با تفکر دولتی رشد اقتصادی مستمر نمی توان ایجاد کرد. اگر خواهان رشد اقتصادی هستیم، باید تولید ملی را افزایش بدهیم برای این موضوع باید سرمایهگذاری در اقتصاد افزایش یابد. سرمایهگذار هم جایی حضور دارد که ثبات و امنیت باشد. همین ثبات و امنیت در ترکیه منجر شده که سرمایههای ایران، عراق و سوریه و سایر کشورها روانه ترکیه گردد.
او ادامه داد: در حال حاضر سرمایههای ایرانیِ خارج از کشور، بین 400 تا 800 میلیارد دلار تخمین زده میشود. اگر ما بتوانیم 10 درصد از 400 میلیارد دلار سرمایه ایرانیان خارج از کشور را جذب اقتصاد کنیم، باز هم در اقتصاد ایران تاثیر خواهد داشت و منجر به شکوفایی خواهد شد. کشور سویس، ارتش ندارد و عضو سازمان ملل هم نیست. ولی بزرگترین گاوصندوق دنیا محسوب میشود. عموم سرمایهداران، سرمایه خود را وارد سویس میکنند. در آنجا امنیت حکم فرما است. خبری از فرهنگ مصادره نیست. ضمن این امنیت است که سرمایه وارد چرخش میشود و در تولید جذب میشود.
نظر شما