به گزارش اگزیم نیوز، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی نوشت، از ابتدای سال جدید، شرکتهای اپل آمریکا، سامسونگ کره و جگوار انگلستان هشدار دادهاند کسبوکارهایشان به خاطر رکود اقتصادی در چین، آسیب دیدهاند. این هشدارها نشانه عمیقتر شدن مشکلات اقتصادی دومین اقتصاد بزرگ جهان است که اثر بیرونی آن در سال 2019 بسیار بزرگتر از 2018 خواهد بود.
شاخصهای پایه بازار سهام چین در سال گذشته میلادی، بدترین عملکرد را در میان سایر اقتصادهای بزرگ دنیا داشت و یک چهارم ارزش خود را از دست داد. اما این عملکرد بد به دلیل سیاستهای سختگیرانه کنترل سرمایه و یکپارچه نبودن با بازارهای جهانی، ابتدا اثر چندانی بر دنیای بیرون نداشت. حالا که رکود اقتصادی چین از بازارهای سرمایه فراتر رفته و به اقتصاد واقعی رسیده، اثرات بیرونی آن ملموستر و بزرگتر شده است.
چین بزرگترین بازار خودروی دنیا را در اختیار دارد و فروش خودرو در این کشور برای نخست بار از سال 1991 کاهش قابل توجهی داشت. بازدهی تولید در ماه دسامبر کم شد و بازار ملک و املاک هم در تنگنا به سر میبرد. رویکرد مصرفکننده، خردهفروشی، سرمایهگذاری روی داراییهای ثابت و سرمایهگذاری خارجی، همگی در ماههای اخیر تضعیف شدهاند.
ابتدا به نظر میرسد باید جنگ تجاری جهانی که دونالد ترامپ راه انداخته را مقصر این دادههای ناامیدکننده دانست. این یعنی اگر دشمنیها پایان یابد، چین دوباره به شرایط رشد درخشان خود برمیگردد. اما باید گفت جنگ تجاری صرفا یک محرک بوده که باعث شده مشکلات اقتصادی چین عمیقتر شود.
با وجود یک دهه تلاشی که چین برای برقراری مجدد توازن اقتصادی و رهاسازی خود از محرک مالی اجرا شده در بحران مالی 2008 انجام داده، این کشور همچنان به سطوح بالای بدهی و ساخت و ساز و عمران معتاد است. موسسه مالی بینالملل ارزیابی کرده کل بدهی دولتی چین تا پایان سال گذشته، از 300 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور فراتر رفته است. بیشتر این بدهی ناشی از ساختوسازهای بیسابقه است. از ابتدای سال 2012 تا پایان 2016 تولید سیمان در چین حدود سه برابر کل سیمان تولید شده آمریکا در قرن 20 بوده است!
بیشتر این سرمایهگذاری بیهوده بوده است. تحقیق اخیر یکی از دانشگاههای اقتصاد چین نشان میدهد از هر پنج خانهای که چینیها در مناطق شهری ساختهاند، بیش از یک خانه – معادل حدود 65 متر آپارتمان – خالی است. چشمانداز جمعیتشناسی چین هم چندان روشن نیست. بین سالهای 1980 تا 2012 چین حدود 380 میلیون نفر به جمعیت کار خود اضافه کرده که این رقم طی پنج سال گذشته، روند کاهشی داشته و انتظار میرود در سه دهه آینده، تا یک سوم (حدود 220 میلیون نفر) کاهش یابد.
رهبران چین طرحهای محرک اقتصادی را شروع کردهاند، اما فرمول قدیمی بازگشت به چرخه رشد از طریق رشد اعتبار تحت حمایت دولت، سرمایهگذاری روی زیرساختها و حبابهای دارایی، به شدت زیر سوال است. بهترین راه حل برای مشکلات اقتصادی چین اجرای اصلاحات فوری است. چشمانداز این اصلاحات با دو فاکتور توسعه مییابد. اولین فاکتور رکود اقتصادی فعلی است. اجرای اصلاحات وقتی شرایط خوب و عادی است سخت میشود. اما وقتی شرایط بحران تعریف میشود، میتوان کارهای بزرگی کرد. دومین فاکتور جنگ تجاری با آمریکا است. تقاضا برای یک نیروی خارجی، اغلب ابزار مفیدی در پیش بردن تغییر است.
چین به لحظهای حیاتی در تاریخ اقتصادی خودش رسیده است. تفاوتی که این دفعه دارد این است که موفقیت یا شکست این کشور، بیش از هر زمان دیگری در طول قرنها برای بقیه دنیا هم اهمیت دارد.
نظر شما