مریم خورشیدی - در حال حاضر در کشور تعداد خیلی کمی از پروژهها از طریق بازار سرمایه تامین مالی میشوند و عمده تامین مالی به وسیله بانکها صورت میگیرد. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که بانکهای ما نیز در مبحث تامین مالی به دلیل نبود امکانات و وجود معوقات نمیتوانند یک پروژه را به مدت 10 یا 15 سال تامین مالی کنند.
محمودرضا خواجه نصیری، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اگزیم نیوز در خصوص مشکلات تامین مالی از سوی بانک ها می گوید: نکته ای که در بحث مشکلات تامین مالی در کشور وجود دارد است که عمدتا وظیفه بانک ها به صورت روتین و بر پایه تقسیم بندی های علمی، تامین مالی های کوتاه مدت است و غالبا بانک ها برای سرمایه در گردش تامین مالی را می پذیرند. بنابراین باید برای انجام پروژه ها از ابزارهایی استفاده کنیم که برای این کار طراحی شده اند. ابزارهایی مانند اوراق بهادار یا بازار سرمایه برای این منظور مناسبند.
خواجه نصیری افزود: تعریفی که بتواند تامین مالی های ساختار یافته را انجام بدهد؛ به نظر می رسد به رغم اینکه بانکداری در کشور دارای قدمت و تاثیر گذاری است، اما بصورت تخصصی نتوانسته جایگاه یک نهاد تاثیر گذار و قدرت مند در حوزه تامین مالی را به دست آورد. به عبارت دیگر مدت زمان طولانی بانک ها این فرصت را داشتند که در تامین مالی نقش کارآمدی ایفا کنند اما دستاوردی نداشتند.
وی دلیل عدم توفیق بانک ها را در حوزه تامین مالی نداشتن ساختار کارآمد عنوان کرد و گفت: در واقع بخاطر نداشتن نظام مناسب در بخش هایی چون ارزیابی پروژه ها، اعتبارسنجی مشتریان، نحوه تخصیص منابع و ... نقش بانک ها بعنوان تامین کننده مالی پروژه ها کمرنگ شده است. بعضا به دلیل عدم تخصیص مناسب، باعث شده منابع به سمت صنایع ناکارآمدتر برود و عملا بانکها بعنوان واسطه زیان ده باشند و امروز حال خوشی نداشته باشند.
مدیر عامل شرکت تامین سرمایه آرمان افزود: به نظر من نقش بانک ها در تامین مالی به هیچ وجه نقش مناسبی نبود چرا که برای این منظور از طراحی مناسب برخوردار نبوده اند. بنابراین به نهادی تبدیل شدند که جریان ورود و خروج پول را در کشور در دست دارند اما از تخصیص بهینه عاجز بودند.
خواجه نصیری اذعان داشت: دولت ها عمدتا به بانک ها بدهکارند. البته به زعم من دولت خود در نابسامانی بانک ها به دلیل حجم بدهی اش به آنها بی تاثیر نبوده است و یکی از مشکلاتی که برای سیستم بانکی به وجود آمده این است که دولت خود بزرگترین مشتری بانک ها برای استقراض بوده و این وابستگی دولت به بانک ها، دولت نقش نظارتی خود را در حوزه سامان دادن به بانک ها و جلوگیری از ناکارآمدی اش از دست داده است؛ وگرنه دولت باید در سال های مختلف این سیستم را هدایت می کرد اما چون نیازمند تامین نقدینگی های ضروری و اضطراری از بانک ها بوده، قوانین دقیق و سختگیرانه ای که باید وضع می شد تا تخصیص بهینه را مدیریت کند را نتوانست اعمال کند.
خواجه نصیری اذعان داشت: به دلیل عدم توان نظارتی دولت بر بانکها به مرور بانک های ما مبدل به مجموعه هایی شده اند که دیگر نمی توان انها را با سایر بانک های دنیا مقایسه کرد.
وی دلیل کندی روند افزایش سرمایه بانک های توسعه ای علی رغم همه شعارها برای توسعه و رشد اقتصادی گفت: گفت: به نظر من شاید بیبشتر از هر چیزی دلیل تاخیردر افزایش سرمایه بانک های توسعه ای این است که دولت برنامه های مشخصی در حوزه توسعه ای پولی و بانکی که تعریف کرده ندارد و هدف ها را مانیتور نکرده است. مثلا بانک توسعه صادرات که در خیلی کشورها بعنوان توسعه ای در حوزه صادرات زمینه ساز توسعه صادرات است برای دستیابی به اهداف خود نیازمند اسن است که منابع و سرمایه کافی در اختیار داشته باشد.
به گفته وی عدم تحقق افزایش سرمایه بانکها بیانگر این است که دولت نقش تاثیر گذار بانک ها را در توسعه کشور از یاد برده و یا برنامه ریزی مشخصی در این زمینه ندارد.و یا این تصور را دارد که بدون سیستم بانکی می تواند به اهداف توسعه ای خود دست پیدا کند. اگر دولت در اینباره برنامه داشته باشد قطعا گام اول در مسیر رسیدن به اهداف افزایش سرمایه بانک توسعه صادرات است که از ساختار نسبتا چابکی برخوردار است و می تواند کمک شایانی به تحقق اهداف صادراتی داشته باشد و خیل عظیم مشکلات صادرکنندگان را از بین ببرد.
خواجه نصیری در پایان افزود: به نظر می رسد دولت علی رغم اینکه بانک های توسعه ای را تشکیل داده اما در معادلات خود به صورت دقیق اهداف را به دلیل عدم هدف گذاری، موضوع افزایش سرمایه آنها را به تاخیر می اندازد. من فکر می کنم بیش از اینکه دولت فکر می کند عدم توسعه بانک هایی از این دست موجب ضربه زدن به اهداف توسعه ای کشور خواهد شد.
نظر شما