کاهش قیمت تمامشده محصولات در مقایسه با رقبا، بیشتر از طریق کاهش هزینههای تولید امکانپذیر است، زیرا هزینههای مربوط به تهیه و تامین مواد اولیه کم و بیش برای همه این واحدها یکسان است. از راهکارهای کاهش قیمت تمامشده تولید میتوان کاهش هزینههای توزیع و فروش، تولید در مقیاس بزرگ، خودکارسازی و کاهش هزینههای مربوط به نیروی کار، کاهش میزان ضایعات در فرآیند تولید و درنهایت افزایش بهرهوری را نام برد.
یکی از روشهایی که با انجام آن میتوان به این مهم دستیافت، ادغام دو یا چند واحد تولیدی دارای محصولات مشابه و همگن است که میتواند در قالب یک تشکل صنعتی ظهور کند. این راهکار در سطح جهانی تجربههای موفقی دارد. به طور مثال این امر را می توان در صنف خودروسازان مشاهده کنیم.
در این خصوص مهندس علیرضا حائری کارشناس صنعت نساجی در گفت و گو با سایت خبری و تحلیلی اگزیم نیوز در خصوص ادغام واحد های صنعتی می گوید: در کشور ما هم این روش میتواند در واحدهای صنعتی اثرات مطلوبی داشته باشد. ازجمله منافع این ادغام، میتوان به ایجاد و ظهور یک نشان قدرتمند در سطح ملی اشاره کرد. این ادغام میتواند بین واحدهایی اتفاق بیفتد که همپوشانی از نقاط ضعف یکدیگر داشته و در مجموع بتوانند نقاط ضعف یکدیگر را ترمیم کنند.
وی افزود: این نقاط ضعف میتواند در نوع تولیدات این واحدها باشد بهنحویکه پس از ادغام، گروه صنعتی تشکیلشده جدید، طیف مناسبی از انواع محصولات همگن را تولید کند. به طور مثال در حوزه پوشاک، گروه صنعتی جدید بتواند تمام نیازهای یک خانواده اعم از مرد و زن و بچهها را تامین کند.
این کارشناس صنعت خصوص صرفه جویی در هزینه ها در صورت اجرایی شدن این روش تصریح کرد: این موضوع میتواند در هزینههای مربوط به تامین مواد اولیه برای کل گروه و هزینههای مربوط به فروش محصولات نیز صرفهجویی قابلتوجهی داشته باشد. در صورت عرضه محصولات این گروه صنعتی به طور مستقیم، هزینههای مربوط به بازاریابی و مکان عرضه محصولات نیز کاهش فراوانی خواهد داشت در مقایسه با وقتیکه هریک از این واحدها بخواهند به طور مستقل این هزینهها و فعالیتها را انجام دهند.
وی امکان بهتر عرضه سهام گروه تازه تاسیس در بورس کالا، افزایش قدرت چانهزنی برای خرید انبوه مواد اولیه یا حضور موثرتر و قدرتمندتر در بازارهای بینالمللی را از دیگر مزایای ادغام بر شمرد و تصریح کرد: چنانچه واحدهای ادغامشده در موقعیتهای مختلف جغرافیایی قرار داشته باشند، میتوانند از این امکان بهرهبرداری کرده و به بازارهای متنوعتری دست پیدا کنند.
حائری در ادامه افزود: در مجموع میتوان ادعا کرد ادغام دو یا چند واحد صنعتی با تولیدات مشابه و همگن و تشکیل یکنهاد و تشکل صنعتی میتواند صرفهجوییهای قابلتوجهی از نظر مالی داشته باشد، بازارهای متنوعتری را در اختیار ایشان قرار دهد، نشان تجاری معتبرتری را ایجاد کند، طیف متنوعتری از محصولات را عرضه کرده و نیازهای بیشتری از مصرفکننده را تامین کند و درنهایت عملکرد بهتری ازنظر تولیدی و سودآوری به دنبال داشته باشد. اما این ادغام پیشنیازهایی را هم میطلبد.
وی در ادامه در خصوص مهم ترین پیش نیازها تصریح کرد: از جمله مهمترین این پیشنیازها، می توان به شفافسازی وضعیت ترازنامهای، وضعیت سود و زیان و بهطورکلی امور مالی هر یک از این واحدها اشاره کرد.
این کارشناس صنعت در خصوص شفاف سازی که لازمه این کار است می گوید: شفافسازی مالی که گاه موردعلاقه برخی صاحبان صنایع نیست، موردنیاز الحاق به سازمان بورس کالا است. موضوع بعدی، فرهنگ کار انفرادی در کشورمان است. در اصل در فرهنگ کاری ما، مدیریت گروهی و کار اشتراکی خیلی موردپسند نیست، به همین دلیل هم به طور عمده شراکتها سرانجام خوبی در تجارت و صنعت ما ندارد و از این نظر ما نمونههای موفقی را نمیشناسیم.
وی در آخر الزامات دیگر ادغام را بر شمرد و اظهار کرد: از دیگر الزامات ادغام واحدها، اداره گروه صنعتی تازه تاسیس بهصورت علمی و سیستماتیک است و دیگر نمیتوان گروه جدید را به شکل خانوادگی و هیاتمدیرههای فامیلی اداره کرد، در این حالت باید از مدیران حرفهای و افراد واجد شرایط و متخصص در پستهای کلیدی استفاده و از انتصاب فرزندان و اقوام بدون شرایط در راس امور خودداری کرد. در صورت تحقق این موارد، ادغام واحدهای صنعتی کوچکتر و تاسیس گروههای صنعتی بزرگتر که دارای تولید در مقیاس بزرگ بوده، باقدرت مالی و قدرت چانهزنی بیشتر و هزینههای کمتر میتواند به حفظ و بقای این بنگاههای صنعتی در کشور کمک کند.
نظر شما