۴ گام عبور از حمایت های نابجای دولت از صنایع غیربهره ور

محمدقلی یوسفی معتقد است کسری بودجه شرکت های دولتی و بهره وری پایین این شرکت ها برای اقتصاد ایران دردسرساز است و دولت باید از حمایت های نابجا به سمت حمایت های منطقی عبور کند

محمد قلی یوسفی: کار در بخش صنعت و تولید تقریبا در همه کشورهای دنیا دارای حاشیه سود کمتری نسبت به کار در بخش بازرگانی و خدمات است. به دلیل اینکه در بخش تولید دردسرهای مختلفی از نظر تامین مواد اولیه تا خرید ماشین آلات و در نهایت فروش محصول در بازارهای داخلی و خارجی وجود دارد.

هفته گذشته وزیر اقتصاد در شصت و سومین نشست شورای گفت و گوی دولت و بخش خصوصی در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت: در شرایط کنونی اقتصاد کشور، به دنبال سر پا نگه داشتن بنگاه های اقتصادی کشور هستیم.
به گفته این مقام مسوول، انحلال و ورشکستگی عاملی برای خروج شرکت های ناتوان از گردونه فعالیت و توقف بهره وری و کارایی آنها به شمار می رود اما عواملی مانند تحریم ها و تکانه های شدید ارزی فعالیت را برای همه بنگاه ها سخت کرده است. قانون رفع موانع تولید تلاشی برای سر پا نگه داشتن بنگاه ها بود اما می خواهیم همه کمک ها منطقی باشد. اگزیم نیوز در گفتگویی با دکتر محمد قلی یوسفی، کارشناس ارشد مسایل اقتصادی به بررسی وضعیت، چالش ها و راهکارهای ارتقا تولید در کشور پرداخته است که در ادامه می خوانید.

یوسفی در خصوص مزیت های منطقی از تولید گفت: ابتدا باید به این پرسش ها پاسخ داد که آیا در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه حمایت دولت از صنایع بزرگ منطقی بوده است؟ آیا کشوری را سراغ دارید که با این سیاست موفق عمل کرده و تنها در کشور ما ناموفق بوده است؟ آیا تنها مشکل ما حمایت دولت از صنایع بزرگ است؟ آیا جایگزین مناسبی برای تغییر این سیاست داریم؟

وی ادامه داد: هر سیاست یا تصمیمی باید براساس اصول خاصی اتخاذ و عملی شود. اگر نظام تصمیم گیری دولتی دارای اشکال است و یا اگر شرکت های دولتی (که در اصطلاح به آنها فیل های سفید گفته می شود) با کسری بوجه مواجه هستند باید به دنبال علت و راه حل آن باشیم نه آنکه دراین شرایط آنها را رها کنیم.

وی افزود: در شرایطی که همه از تولید فرار و به بخش های دیگر رجوع و سرمایه گذاری می کنند نباید تولید را نادیده بگیریم و به سمت فعالیت های سوداگرانه و تجارت پول حرکت کنیم.

کارشناس ارشد مسایل اقتصادی با اشاره به مشکلات صنایع بزرگ اضافه کرد: عملکرد ضعیف صنایع بزرگ و بی توجهی مدیران انتسابی به کارایی و بهره وری موجب شده تا صنایع فوق از نوآوری، ابداع و اختراع عقب بمانند. البته لازم به ذکر است بخشی از این شرایط به سیاست های اشتباه دولتمردان ارتباط دارد که اجازه افزایش قیمت را نداده و سعی در کنترل قیمت محصولات آنها دارند در واقع این امر سبب شده درآمد صنایع فوق از هزینه هایشان کمتر شود.

وی ادامه داد: در نتیجه این سیاست هاست که صنایع با کمبود منابع مالی مواجه می شوند. به بیان دیگر اگر دولت راه گشای مشکلات صنایع بزرگ نباشد در چه حوزه ای می خواهد موثر باشد؟ به هر حال تا زمانی که جایگزین نداشته باشیم باید صنایع فوق در اولویت قرار گیرند. در واقع دولت باید شرایطی را فراهم کند تا انگیزه تولی به وسیله بخش خصوصی در جامعه رواج پیدا کند.

یوسفی به چهار گام برای حمایت از تولید و ایجاد انگیزه اشاره کرد و گفت: نخستین گام افزایش بازدهی فعالیت های تولیدی در بخش صنعت و کشاورزی است تا با اجرای این سیاست از حرکت مردم به سمت حوزه های واردات، خدمات و تجارت پول ممانعت کرده و آنها را به سوی بخش های تولید و سوددهی در انجا هدایت کنند.

به گفته وی در واقع دولت باید در واحدهای صنعتی و کشاورزی رانت ایجاد کند تا بخش تولید برای مردم جذابیت داشته باشد. این کارشناس ارشد مسایل اقتصادی گام دیگر را جلوگیری از واردات عنوان کرد وگفت: هر چه به سوی تقویت تولید حرکت کنیم حضور بیشتری در عرصه بین المللی می یابیم. چرا که اگر تولید نباشد واردات افزایش پیدا خواهد کرد به دلیل آنکه واردات از سوددهی بالایی برخوردار است.

وی اعطای تسهیلات بلندمدت و ارزان قیمت را یکی دیگر از راهکارهای موثر در حمایت از واحدهای تولیدی می داند که با وجود توانمندی بالای تولید به دلیل ضعف نقدینگی با ظرفیت بسیار پایین فعالیت می کنند. یوسفی ادامه داد: تولیدکنندگان تنها انتظاری که از دولتمردان دارند حمایت منطقی از تولید در برابر واردات است و این بهترین فرصت برای بهبود کیفیت تولیدات داخلی نیز است.

این استاد دانشگاه گام چهارم را لزوم برنامه های بلندمدت عنوان کرد و ادامه داد: دولت تنها از طریق وضع قوانین، مقررات و برنامه های بلندمدت می تواند از تولید حمایت کند و سرفصل آن ضع قوانینی است که زمینه را برای تسهیل فضای کسب وکار فراهم کند که این امر مستلزم ورود ماشین آلات، قوانین مربوط به کسب وکار، قوانین مالیاتی و بیمه ای از مواردی است که می تواند کمک کند یا بازدارنده برای تولید و حضور در بازار باشد.

وی اضافه کرد: چرا باید در کشور ما 39 نوع بانک وجود داشته باشد؟ چرا تعداد صندوق های قرض الحسنه در کشور ما زیاد است؟ تنها پاسخ مناسب این پرسش ها آن است که تجارت پول بسیار سودآور و راحت است. به گفته یوسفی اکنون نوبت مسوولین است که پاسخگو باشند چرا به جای حمایت از تجارت پول به سمت حمایت از بخش های صنعت و کشاورزی حرکت نمی کنند؟ زمانی که بحث صنعت و کشاورزی مطرح است حمایت مشروط می شود ولی برای ایجاد بانک یا موسسات اعتباری شرط و شروطی وجود ندارد. بنابراین معتقدم کشور ما نیازمند یک نگاه استراتژیک جدید است که متاسفانه در این دولت مشاهده نمی شود.

وی درخصوص اینکه برای واحدهای تولیدی تضمین خرید مواد اولیه، اعطای تسهیلات و... مهم تر است یا اصلاح فضای کسب و کار گفت: نمی توان این عوامل و شاخص ها را از هم تفکیک کرد بلکه باید همه با هم و به درستی صورت بگیرد که متاسفانه هیچ کدام به نحوه ایده آل انجام نمی شود.

وی ادامه داد: از سوی دیگر ما نمی توانیم تمام صنایع را در یک قالب تعریف و یک نسخه واحد برای همه صنایع تجویز کنیم. معتقدم این سیاست کاملا اشتباه است، چرا که صنایع مختلف چالش های متفاوتی دارند.

یوسفی اضافه کرد: به عنوان نمونه یک صنعت از عقب ماندگی تکنولوژی رنج می برد. صنعت دیگری مشکل مازاد نیروی کار دارد، یا یک صنعت دیگر با عدم تقاضای خرید روبه رو است. همچنین برخی صنایعی با افزایش هزینه ها و بی ثباتی در تامین منابع مالی مواجه اند.

وی تصریح کرد: با این تفاسیر باید مجموعه این صنایع را در کنار هم نگاه کرد اما تنها چالشی که همه صنایع با آن دست و پنجه نرم می کنند عدم وجود فضای کسب وکار مساعد است. به بیان دیگر مساعد بودن فضای کسب وکار تاثیر بشزایی در فعالیت صنایع فوق دارد. در این راستا می توان به حضور و نقش بخش خصوصی اشاره کرد که باید بیش از پیش فعالیت داشته باشد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه روند سرمایه گذاری در کشور تغییر کرده است، ادامه داد: کار در بخش صنعت و تولید تقریبا در همه کشورهای دنیا دارای حاشیه سود کمتری نسبت به کار در بخش بازرگانی و خدمات است. به دلیل اینکه در بخش تولید دردسرهای مختلفی از نظر تامین مواد اولیه تا خرید ماشین آلات و در نهایت فروش محصول در بازارهای داخلی و خارجی وجود دارد.

وی افزود: این دردسرها زمانی بیشتر می شوند که تولیدکنندگان با محدودیت های بین المللی هم مواجه باشند. همچنین باید توجه داشت که نیاز روز ما تکنولوژی است و تا زمانی تکنولوژی نباشد صنعت رشد نخواهد کرد و متعاقبا تا زمانی که صنعت رشد نکند ابداع و اختراع جدید یا صنعت جدیدی وجود نخواهد داشت.

به گفته وی بنابراین نباید انتظار داشته باشیم با همان تکنولوژی کهنه و محصولات قدیمی و همچنین با هزینه های بالا صنعت توسعه پیدا کند، در واقع چنین اتفاقی رخ نخواهد پیدا کرد.

یوسفی در خصوص تغییر سیاست دولت از حمایت بنگاه های بزرگ به بنگاه کوچک و متوسط گفت: در واقع این امر نمونه ای از سیاست اشتباهی است که در سیاست گذاری های صنعتی ایران وجود دارد. متاسفانه متولیان صنعت کشور ما استراتژی مدون ندارند.

این کارشناس ارشد مسایل اقتصادی افزود:  صنایع بزرگ را نمی توان به عنوان رقیبی برای صنایع کوچک برشمرد بلکه صنایع کوچک و صنایع بزرگ مکمل یکدیگر هستند. صنایع بزرگ باید برای ماندگاری بیشتر، بخشی از فعالیت‌های خود را به صنایع کوچک بسپارند و در دنیا هم این‌گونه است.

یوسفی در پایان اضافه کرد: نادیده گرفتن صنایع بزرگ و توجه به صنایع کوچک و متوسط در واقع نوعی هدر دادن منابع است. بلکه باید استراتژی منسجمی وجود داشته باشد تا صنابه کوچک و بزرگ به صورت تکمیلی توسعه پیدا کنند. به بیان دیگر تاکید بریکی و نادیده گرفتن دیگری نتیجه ای نخواهد داشت.

کد خبر 16566

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 9 =