پول ملی یا مایه سرشکستگی ملی

غلامرضا کیامهر-اقتصاددان

پول ملی و پرچم ملی از مهم‌ترین نمادهای غرور و افتخار ملی مردم کشورهای جهان محسوب می‌شود. برافراشتن پرچم ملی در سالروزها و مناسبت‌های بزرگ و ملی و دقتی که در آراسته و پاکیزه نگه داشتن آن در کشورهای پیشرفته جهان به خرج داده می‌شود، نمایانگر جایگاهی است که پرچم ملی در حفظ و تقویت غرور ملی مردم این کشورها دارد. در طول تاریخ و در میدان‌های جنگ هم پیشقراولان سپاه با برافراشته نگه داشتن پرچم ملی به قلب دشمن می‌زدند و بعد از بر زمین افتادن هر رزمنده‌ای، رزمنده‌ای دیگر پرچم را به نشانه اقتدار سپاه به دست می‌گرفت و تا جایی که خون در بدن داشت آن را برافراشته نگه می‌داشت. ا

مروز هم کشتی‌های باری و مسافربری هنگام حرکت در دریاها و اقیانوس‌ها پرچم ملی کشور متبوع خود را به نشانه افتخار برافراشته نگه می‌دارند. در یکی دو قرن اخیر هم نماد دیگری به نام پول ملی بر پرچم ملی افزوده شده و مردم کشورهایی که پول ملی معتبر و قدرتمندی دارند در سفر به کشورهای مختلف جهان پول ملی‌شان را با خود همراه می‌برند و تنها هر زمان که ضرورت ایجاب کند به‌منظور پرداخت هزینه‌های اقامت خود در کشور میزبان مقداری از پول ملی خود را تسعیر می‌کنند. پوند انگلیس، یوروی اتحادیه اروپا، فرانک سوییس، ین ژاپن، رینگیت مالزی، درهم امارات و قطر و چند کشور دیگر که نرخ برابری بالایی در برابر دلار آمریکا دارند در زمره این قبیل پول‌های ملی پرقدرت که در کنار پرچم ملی نماد غرور ملی آنها به حساب می‌آید، محسوب می‌شود.

شهروندان این کشورها به دلیل داشتن پول ملی پرقدرت، در سفر به کشورهای جهان در بهترین هتل‌ها اقامت می‌کنند، در بهترین رستوران‌ها به صرف غذا می‌پردازند، دیدارکننده بیشترین و بهترین اماکن تفریحی و سرگرمی کشور میزبان هستند و مبالغ زیادی را صرف خرید سوغات و کفش و کلاه و پوشاک برای خود، خانواده‌ها و دوستان‌شان از معروف‌ترین فروشگاه‌ها می‌کنند.
نوسان پول ملی این کشورها در قبال دلار آمریکا طی چند دهه گذشته جز در مواردی که خود با هدف افزایش صادرات اقدام به کاهش نرخ برابری آن در برابر ارزهای معتبر جهانی کرده‌اند، بسیار اندک بوده است. درهم امارات، ریال سعودی و رینگیت مالزی در این گروه از پول‌های ملی قرار دارند که نوسان‌های آنها در برابر دلار طی سالیان گذشته در حد چند درصد بوده است. حالا این وضعیت را با وضعیت پول ملی خودمان یعنی ریال مقایسه کنیم که در طی چند دهه گذشته هر دولتی که بر سر کار آمده با سیاست‌های ارزی و پولی نادرست و فاجعه‌آمیز خود نرخ برابری ریال در برابر ارزهای معتبر جهانی از جمله دلار را به بهانه‌های مختلف تا چند صددرصد کاهش داده است.

آخرین بار در اواخر سال 91 دولت دهم با وجود درآمدهای ارزی هنگفتی که از فروش نفت بشکه‌ای 120 دلار به دست آورده بود، فاجعه تحقیر تمام‌عیار پول ملی ما را با کاهش 300، 400 درصدی نرخ برابری آن در برابر دلار به مورد اجرا گذاشت و نرخ دلار آمریکا که تا آن زمان حول و حوش یک‌هزار تومان معامله می‌شد، یک‌شبه به بیش از سه هزار و 500 تومان افزایش پیدا کرد و به این ترتیب خسارت‌های زیادی به اقتصاد کشور ما وارد شد که کاهش شدید دارایی‌ها و قدرت خرید مردم تا حدود 350 درصد و به همین ترتیب تنزل رتبه شدید بانک‌های ایران در میان بانک‌های جهان که دارایی و سرمایه آنها برحسب دلار توسط نظام رتبه‌بندی (BANKER) محاسبه می‌شود و از این بابت رتبه بانک‌های ما به سطح بانک‌های کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی سقوط کرد. هزینه واردات و تولید ما هم بعد از سقوط آزاد ارزش پول ملی در برابر دلار به شدت افزایش پیدا کرد.

زمانی بود که تا همین سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی 70 واحد پول ملی ما با یک دلار معاوضه می‌شد. اما دولت دهم در آخرین روزهای عمر خود کاری کرد که هر 35 هزار واحد پول ملی ما یعنی ریال با یک دلار معاوضه می‌شود؛ دلاری که امروز قدرت خرید آن در خارج از مرزهای ایران در حد قیمت یک بطری کوچک آب‌معدنی است این در حالی است که طی این مدت نه تولید ناخالص داخلی و نه درآمد سرانه ما ایرانیان افزایش پیدا نکرده است. آیا نامی جز سرکوب و تحقیر پول ملی می‌توان بر این واقعه گذاشت؟ اما تاسف‌برانگیزتر مهر تاییدی بود که رییس کل جدید بانک مرکزی در دولت یازدهم بر افزایش 350 درصدی نرخ دلار در برابر ریال با عبارت باز شدن فنر نرخ دلار گذاشت و آن را واقعه‌ای طبیعی نامید.

در نتیجه تحقیر بی‌سابقه‌ای که طی سال‌های اخیر بر پول ملی ما تحمیل شد، امروز دیگر هیچ ایرانی نمی‌تواند در خارج از مرزهای کشور به پول ملی خود به‌عنوان غرور ملی افتخار کند و کمتر بانک خارجی یا صرافی را در کشورهای پیشرفته و حتی هم‌تراز ایران می‌توان پیدا کرد که با دریافت ریال به ما دلار بپردازد. فلسفه‌بافی‌های چند صادرکننده محصولات سنتی که می‌گویند کاهش ارزش پول ملی باعث افزایش صادرات می‌شود از نقطه‌نظر اقتصادی به هیچ‌وجه توجیه‌پذیر نیست چه اقتصاد و صنعت و تولید ما وابستگی غیرقابل انکاری به ارز دارد به طوری که تا حدود 80 درصد تولیدات ما وابسته به واردات مواد اولیه، مواد واسطه‌ای، قطعات و ماشین‌آلات و تجهیزات است که برای این حجم واردات باید دلار هزینه کنیم و طبیعی است هر اندازه صنعتگر و تولیدکننده ما ریال بیشتری برای خرید دلار بپردازد به همان نسبت هزینه تولیداتش افزایش پیدا می‌کند و قدرت رقابت با محصولات مشابه خارجی حتی در چهاردیواری داخل وطن را از دست می‌دهد.

اقتصاددان‌های لیبرال‌نمای ما با نسخه‌هایی که در چند دهه گذشته درخصوص کاهش ارزش ریال برای دولت‌های مختلف نوشته‌اند بلایی بر سر پول ملی ما آورده‌اند که این مایه غرور ملی به عامل سرشکستگی ملی ما در خارج از مرزهای کشور تبدیل شده و کاری کرده که ایرانی‌ها در سفر به نزدیک‌ترین کشورها برای چند روز اقامت باید در ارزان‌ترین هتل‌ها و مهمانخانه‌ها بیتوته کنند، مصرف‌کننده ارزان‌ترین غذاها باشند و برای خرید چند قلم سوغاتی ارزان برای عزیزانشان حسرت به دل باقی بمانند. متاسفانه از دیدگاه برخی اقتصاددان‌ها و مسوولان سیاست‌های ارزی و پولی ما این حسرت به دل ماندن‌ها نشانه واقعی شدن نرخ ارز در کشور ماست؛ کشوری که باید علوفه و کنجاله موردنیاز دامداری‌ها و دان مرغداری‌هایش را هم با پرداخت دلار از خارج وارد کند.

متاسفانه حالا هم که در سایه سیاست‌های ضدتورمی دولت یازدهم، بازار ارز در کشور ما از ثبات نسبی برخوردار شده، برخی از همان اقتصاددان‌های لیبرال‌نما همصدا با شماری از صادرکنندگان کالاهای سنتی که متاسفانه هیچ نقشی در تولید ندارند و تنها به افزایش درآمدهای حساب‌های بانکی خود در خارج از کشور فکر می‌کنند، زمزمه ضرورت افزایش نرخ و تک‌نرخی کردن دلار را که معنایی جز افزایش شدید نرخ ارز ندارد به راه انداخته‌اند که برای جلوگیری از بروز چنین واقعه‌ای اقتصاددانان و صاحبنظران دلسوز باید وارد صحنه شوند.

 

منبع: جهان صنعت

کد خبر 13388

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 10 =