به گزارش اگزیم نیوز، عیسی عباسی در گفت‌وگویی با بیان اینکه یکی از وظایف مهم بانک‌های مرکزی حمایت از ارزش پول ملی است و به همین دلیل هم بانک‌های مرکزی در بازار ارز مداخله می‌کنند، تاکید کرد: زمانی که ارزش پول ملی کاهش می‌یابد، موجب می‌شود تا قیمت کالاهای وارداتی افزایش یابد که این موضوع خود به رشد تورم کمک می‌کند. در این شرایط دولت برای اینکه نرخ تورم را کنترل کند، به ناچار نرخ بهره را افزایش خواهد داد و زمانی که مقامات پولی تصمیم می‌گیرند نرخ بهره را افزایش دهند، دوباره ارزش پول ملی کاهش می‌یابد.
وی تصریح کرد: بنابراین بانک‌های مرکزی دنیا برای اینکه تورم را کنترل کنند، مداخلاتی انجام می‌دهند تا ارزش پول ملی حفظ شود. یکی از ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین مداخلاتی که بانک‌های مرکزی دنیا می‌توانند در بازار ارز انجام دهند، «مداخلات کلامی» است. «مداخلات کلامی» یعنی مقامات پولی با سخنرانی‌ها و بیان نظرات خودشان می‌توانند بازار را کنترل کنند و از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری کنند.
عباسی تصریح کرد: در «مداخلات کلامی» شهرت و اعتبار بانک مرکزی نقش به سزایی دارد، یعنی اگر در دوره‌های گذشته مقامات پولی سخنرانی‌هایی در راستای حفاظت از ارزش پول ملی کرده بودند و اگر این سخرانی‌ها به کنترل تورم کمک کرده باشد، این مداخلات کلامی در دوره‌های بعد دوباره می‌تواند در کنترل بازار موثر باشد. در این شرایط بانک مرکزی آسان‌تر به هدف‌گذاری خود دست می‌یابد.
این کارشناس پولی و بانکی گفت: دومین اقدام بانک مرکزی برای کنترل تورم، «مداخلات عملی» است، یعنی زمانی که بانک مرکزی در بازار مداخله فیزیکی کرده و به بازار، ارز تزریق می‌کند. این نوع مداخله هزینه داشته و ذخایر بانک مرکزی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این مورد نیز شهرت و نقش بانک مرکزی اهمیت به سزایی دارد.

وی افزود: آخرین اقدام بانک مرکزی برای کنترل تورم، «مداخلات هماهنگ شده» است، این نوع مداخله معمولاً در بازارهای جهانی روی می‌دهد، به این ترتیب که بانک‌های مرکزی با بانک‌های مرکزی سایر کشورها در راستای سیاست حمایت از ارزش پول ملی، سیاست هماهنگی را پیش می‌برند و در نهایت مداخلات استریزه شده را انجام می‌دهند تا بانک‌های مرکزی بتوانند به مهم‌ترین هدف و مهم‌ترین ماموریت خود که حفظ ارزش پولی ملی است، دست یابند.
عباسی در پایان تاکید کرد: بنابراین در راستای حفظ ارزش پولی ملی، شهرت و اعتبار بانک مرکزی قطعاً انکار ناپذیر است و در این بستر است که سیاست‌های مالی و پولی به نحو احسن نقش آفرینی می‌کند.