به گزارش روز پنجشنبه اگزیم نیوز، جابجایی ۹۰ درصد از کالاهای کشور از طریق حملونقل دریایی، توانمندی ناوگان کشتیرانی ایران برای جابجایی بیش از ۶.۵ میلیون تن کالا در سطح بینالمللی و رتبه بیست و دوم ایران در زمینه ناوگان بزرگ کشتیرانی در جهان، حاکی از ظرفیت بالای ترانزیت دریایی کشور است.
قابلیتی که تحریمها هم نتوانست چندان بر آن خدشهای وارد کند، بهگونهای که روزانه میزان انبوهی از انواع کالاها در بنادر ایران بارگیری و به سایر نقاط جهان ارسال میشود.
با این اوصاف ایران به دلیل شرایط جغرافیایی مناسب از مزایا و ویژگیهایی ویژه درزمینه ترانزیت دریایی برخوردار است و این قابلیت خود منبعی بزرگ برای درآمدهای ارزی محسوب میشود. اکنون چنین درآمدزایی دربند چابهار قابل مشاهده است و کالاهایی که از هند به بندر چابهار و از این بندر به افغانستان ارسال میشود؛ این ترانزیت پردرآمد در همه بندرها کشور میتواند عملیاتی شود.
درواقع ترانزیت دریایی موقعیتی ایجاد کرده است که ایران را با حدود ۱۵ کشور جهان در چهار سوی شمال، جنوب، شرق و غرب مرتبط کرده است.
ایران در چهارراه ترانزیت جهانی قرار گرفته است
ایران در جنوب از طریق خلیجفارس با عمدهترین کشورهای تولیدکننده نفت، در شمال از طریق خزر با کشورهای حاشیه این دریا و در غرب و شرق هم با کشورهای ترکیه، عراق، پاکستان و افغانستان همسایگی و ارتباط تجاری دارد، کشورهایی که با جمعیت زیاد خود بازاری چند صدمیلیونی را برای ایران به وجود آوردهاند. ضمن آنکه برقراری رابطه کشورهای اروپایی با شرق آسیا و یا کشورهای آسیای میانه با خلیجفارس از طریق ایران انجام میگیرد.
قرارگیری ایران در مسیر راهروهای ترانزیتی شمال-جنوب و امکان برقراری ارتباط ترانزیتی با کشورهای قفقاز، آسیای میانه روسیه، اروپای شرقی و اروپای مرکزی به آسیای جنوب و خاور دور را از طریق آبهای ایران فراهم میکند که گویای اهمیت بسیار زیاد ترانزیت دریایی ایران است.
ایران با یک موقعیت متمایز در چهارراه ترانزیت جهانی قرار گرفته است و میتواند با ارتقای این جایگاه خود بهخصوص در زمینه ترانزیت دریایی به یک قدرت جهانی تبدیل شود. بهعلاوه موقعیت ژئواستراتژیکی که ایران در شمال تنگه هرمز و خلیجفارس دارد به دلیل اهمیت زیاد در مبادله بینالمللی انرژی ترانزیت دریایی ایران را جذابتر هم میکند.
به همین دلیل با توجه به فرصتهای فراوان برای رونق صنعت حملونقل دریایی کشور شد اقتصادی قابلتوجهی از طریق کسب درآمدهای ترانزیتی رقم میخورد که نباید از آن غافل بود.
کریدور شمال – جنوب ایران یک مسیر دریایی کلیدی است
براساس آمار موجود ۹۰ درصد تجارت بینالمللی از طریق دریا انجام میگیرد و اقتصاد خارجی کشور هم از این مقوله جدا نیست، به نحوی که اقتصاد کشور در برخی کالاها ازجمله نفت، مشتقات نفتی و پتروشیمی بهطور صددرصدی وابسته به دریا است. به همان نسبت بخش قابلتوجهی از واردات کالاهای اساسی و واسطهای هم از طریق دریا است که از این مسئله میتوان به تأثیرات مثبت حملونقل دریایی را بر اقتصاد و تولید کشورها متوجه شد.
با توجه به نقش مهم و کلیدی حملونقل دریایی در اقتصاد سراسر جهان و موقعیت خاص ایران در خاورمیانه، یکی از سیاستهای دولت در جهت توسعه روابط تجاری با کشورهای دیگر سیستم حملونقل دریایی بوده است، زیرا ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و برخورداری از شرایط خاص برای ترانزیت دریایی از مزیت بهتری نسبت به سایر کشورهای منطقه برای ترانزیت کالا دارد.
با توجه به این مسئله بحث کریدور شمال- جنوب ایران که در سال ۲۰۰۰ به امضای وزرای حملونقل ایران، هند و روسیه رسید و همواره وعده عملیاتی شدن آن شنیده میشد، سرانجام پس از مباحث فراوان و سالها وقفه که در اجرای این پروژه به وجود آمده بود، درنهایت کلید اجرایی شدن این محور ترانزیتی در مدت اخیر زده شد و برای نخستین مرتبه بار کالاهای روسی از مسیر ایران به اقیانوس هند انتقال پیدا کرد.
به گفته داریوش جمالی رئیس ایرانی- روسی سالیانکا این محمولهها درگذشته بهصورت موردی و مقطعی شکلگرفته بود، ولی با تلاشهای تیم کشتیرانی بهصورت سراسری و البته آزمایشی سازوکاری ایجاد شده که کانتینرها از روسیه به هند و یا آسیای شرقی فقط با یک بارنامه سراسری حمل شود.
وی افزود: این کریدوری ایران را به طرح جاده ابریشم چین تبدیل میکند و بزرگترین واسطه برای تجارت بین آسیا و اروپا محسوب میشود، بهعبارتی پل ارتباطی کشورهای اروپایی با اقیانوس هند و خلیجفارس است و کشورهای دو طرف را باهم مرتبط میکند. همچنین هزینه حملونقل کالا از این مسیر ارزانتر از سایر مسیرها و زمان جابهجایی کالا هم کوتاهتر از کانالهای قبلی است.
بر این اساس ایران میتواند با استفاده از کریدور شمال و جنوب در کمترین زمان و با بهصرفهترین هزینه کالاهای اروپایی را به مسیرهای دیگر منتقل کند.
خلاصه کلام آنکه کریدور شمال- جنوب با برخورداری از مزایا ویژگیهای اشارهشده بهترین گزینه جایگزین ترانزیتی با کانال سوئز است. مسیری کم ریسک تر از سوئز که میتواند به رشد اقتصادی ایران هم کمک کند. البته استمرار این روند به حمایت دولت وابسته است.
از اهمیت ترانزیت دریایی ایران غافل نشویم
اهمیت فراوان حملونقل دریایی سرمایهگذاری در این بخش را به امری ضروری تبدیل کرده است. اهمیت این مسئله تا جایی است که ناوگان کشتیرانی ایران در دوران تحریم با فشار زیادی روبرو بوده، زیرا تحریم کنندگان از پتانسیل بالای ترانزیت دریایی ایران باخبر بودهاند.
طبق برآوردهای انجامگرفته از سوی برخی سازمانهای بینالمللی در مقابل این موانع و محدودیتهای تحریمی که بر ایران وارد آمده است ناوگان بزرگ حملونقل دریایی ایران عمدهترین اهرم فشار در برابر تحریمهای آمریکایی بوده است و عبور روزانه عددی حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت خام از تنگه هرمز به سمت اروپای غربی، شرق دور و ایالاتمتحده تائیدکننده جایگاه ترانزیت دریایی ایران در همین دوران تحریم است.
همچنین ۸۸ درصد نفت خام صادراتی عربستان سعودی، ۹۰ درصد نفت سبک و سنگین ایران، ۹۸ درصد نفت عراق، ۹۹ درصد نفت امارات متحده عربی و ۱۰۰ درصد نفت کشورهای کویت و قطر بهصورت دریایی از خلیجفارس راهی مقاصد خود میشود که این میزان معادل ۹۰ درصد صادرات نفت بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت در منطقه خاورمیانه است.
بهاینترتیب، با هرگونه اختلالی در تنگه هرمز که یکی از مسیرهای ترانزیتی ایران است نهتنها بازار جهانی با کمبود ۲۰ میلیون بشکهای نفت مواجه، بلکه به سقوط اقتصاد جهانی و توقف کامل تجارتهای بینالمللی این حوزه منتهی میشود.
بنابراین در اوج تحریمها به دلیل نیاز تعدادی از کشورهای ذینفع به حملونقل دریایی ایران بندرهای کشور فعالیت خود را متوقف نکردند و بهطور روزانه تعداد بالایی از کشتیهای ترانزیت خارجی وارد بندرها کشور میشوند. موضوع امیدوارکننده آن است که متولیان و مسئولان با آگاهی از اهمیت این موضوع درصدد بهبود این جایگاه برآمدهاند.
نظر شما