دبیر دفتر مطالعات راهبردی رونق تولید دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی به بررسی ظرفیتهای اقتصاد ایران برای توسعه صنایع دانشبنیان پرداخته است که در ادامه آمده است:
یکی از مهمترین محورهایی که در سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی به آن توجه خاصی شده، پیشتازی اقتصاد دانشبنیان است. در همین راستا، مقام معظم رهبری ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه را به عنوان یکی از اهداف اقتصاد مقاومتی دانستند.
یکی از اموری که میتواند کمک کند که کشور به میزان تولید دانشبنیان و به تبع آن به تحقق اقتصاد مقاومتی دست پیدا کند، درک ضرورت تولید دانشبنیان در جامعه است. حوزه زیستفناوری و نانوفناوری، دو حوزه مهم و هایتک در اقتصاد دانشبنیان محسوب میشوند. حوزههایی که ایران نیز مزیت خوبی در آنها داشته و میتوان با یک انسجام بین سیاستهای علمی و فناوری و سیاستهای تجاری به بهرهوری بالا و توسعه این زیستبوم جوان و پرظرفیت کمک کرد. از این رو در این متن سیاستی ابتدا به رابطه تولید دانشمحور و اقتصاد مقاومتی پرداخته شده است سپس اهمیت و نقش آن در پیشرفت اقتصادی کشورها بخصوص نقش آن در اقتصاد ایران اهتمام شده است و در نهایت راهبردهایی برای حل چالشهای تولید دانشبنیان آورده شده است.
اقتصاد دانشبنیان، پایه اقتصاد مقاومتی
اقتصاد دانشبنیان از چندین کانال رشد اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده و منجر به تحقق اقتصاد مقاومتی میشود. کانالهای اثرگذاری اقتصاد دانشبنیان بر تحقق اقتصاد مقاومتی عبارتند از:
اقتصاد دانشبنیان باعث افزایش بهرهوری منابع تولید میشود. افزایش بهرهوری منابع تولید، باعث افزایش رشد اقتصادی و منجر به تحقق اقتصاد مقاومتی میشود.
اقتصاد دانشبنیان باعث کاهش هزینهها از طریق افزایش رقابت جهانی شده و این امر باعث افزایش رشد اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی میشود.
توسعه فناوریهای ارتباطات و اطلاعات، هزینههای تبادل اطلاعات در تمام ابعاد اقتصاد را کاهش میدهد. کاهش هزینههای تبادل اطلاعات و امکان برقراری ارتباطات سریع، انگیزه فعالان اقتصادی را افزایش داده و این امر زمینه افزایش رشد اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی را فراهم میکند.
اقتصاد دانشبنیان سبب افزایش درآمد میشود و این افزایش درآمد باعث افزایش تقاضا برای دانش شده و در نهایت این امر نیز منجر به رشد اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی میشود.
اهمیت اقتصاد دانشبنیان
اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که کاربرد دانش و اطلاعات در آن اهمیت بالایی داشته و تولید و توزیع، مبتنی بر آن شکلگرفته و سرمایهگذاری در صنایع با محوریت دانش موردتوجه خاصی قرار گرفته است. حرکت اقتصادها به سمت دانشبنیان شدن علاوه بر اینکه موجب افزایش توان رقابتی کشورها میشود میتواند در حوزه تجارت خارجی، ضمن ایجاد یک پایگاه اقتصادی در جهان به افزایش قدرت نرم کشورها کمک کند.
تولید دانشبنیان در ایران
اقتصاد ایران نیز در دهههای اخیر با تغییر نگاه، از اقتصاد مبتنی بر منابع به سمت اقتصاد مبتنی بر کارایی حرکت کرد. در این میان بود که کلیدواژه اقتصاد دانشبنیان در کشور رایج شد و نهادها و سیاستهای متعددی مبتنی بر این موضوع شکل گرفت. بررسی و موشکافی نهادها و سیاستهای صورتگرفته در این حوزه نشان میدهد که علیرغم توجه نهادهای بالادستی به موضوع اقتصاد دانشبنیان، رشد ایران عمدتاً در موضوعات علمی و پژوهشی بوده و نقش محصولات هایتک در اقتصاد نمود کمتری دارد.
سهم کالاهای صنعتی با تکنولوژی متوسط و بالا در ارزشافزوده صنعت در سالهای اخیر تغییرات اندکی داشته که نشان میدهد رشد علمی کشور منجر به افزایش سهم صادرات کالاهای با فناوری متوسط و بالا نشده است. موضوع صادرات کالاهای دانشبنیان نقشی اساسی در توان رقابتپذیری شرکتهای ایرانی در بازار داخلی یا بازارهای صادراتی ایجاد میکند و لازم است نهادهای مربوطه به نقش نوآوری و فناوری بهعنوان ایجاد زمینههای رقابتی توجه نمایند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یک انسجام بین سیاستهای علمی و فناوری و سیاستهای تجاری لازم است تا بتوان اثرات رشد کمی در تعداد بنگاهها و افزایش تولید علم را در اقتصاد لمس کرد.
شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین سهم را از بین شرکتهای دانشبنیان به خود اختصاص دادهاند. حوزههای سختافزارهای رایانهای، تجهیزات پیشرفته ساخت و تولید و محصولات پیشرفته سایر حوزهها، بیشترین سهم را از بین شرکتهای دانشبنیان دارند. یکی از دلایلی که تعداد شرکتهای دانشبنیان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشتر از سایر حوزهها است، رشد زیرساختهای بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در سالیان اخیر و همچنین روند رشد جهانی این نوع از فناوریهای میباشد. پس از فناوریهای حوزه ICT ، بیشترین شرکتهای دانشبنیان در زمینه فناوریهای زیستی فعالیت میکنند که یکی از اولویتهای توسعه فناوری در کشور در سالیان اخیر بوده است.
جمعبندی و ارائه راهبرد
در سالهای پس از انقلاب اسلامی، سیاستهای علمی و فناوری از اولویتهای تصمیمگیران بوده است و بهخصوص در سالیان اخیر همواره در اسناد و سیاستهای کلان بر رشد علمی و توسعه فناوری تاکید شده است. همچنین نهادهای مختلفی نیز جهت سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای برنامهها ایجاد شده است. درنتیجه جمهوری اسلامی ایران شاهد پیشرفت قابلتوجهی در زمینه رشد علمی، آموزش عالی و پژوهش بوده است. بااینوجود، بسیاری از اهداف تعیین شده در چشمانداز و برنامههای توسعه محقق نشده است، این موضوع در زمینه تحقیق و توسعه، رشد تولید و صادرات محصولات با فناوری بالا نمود بیشتری دارد.
درصد هزینههای تحقیق و توسعه به کل ارزشافزوده بنگاهها نهتنها مقدار کمی را در سالهای اخیر به خود اختصاص داده است؛ بلکه در طول سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ روند کاهشی داشته است. هرچند تحریمهای بینالمللی در این سالها باعث رکود صنایع کشور شده است؛ لکن این روند کاهشی میتواند نشاندهنده آن باشد که از اولین کاهش هزینههایی که بنگاهها در برخورد با مشکلات مالی انجام میدهند، امور پژوهشی و توسعهای است.
در این زمینه برنامهریزی کوتاه و میانمدت برای تعیین سهم تحقیق و توسعه و ارائه مشوق به بخش خصوصی برای هزینه در این بخش میتواند راهگشا باشد. ایران نیازمند افزایش بهرهوری، بهروزرسانی صنایع و تقویت ظرفیت نوآوری است تا بتواند در زنجیرههای ارزش جهانی نقش ایفا کرده و صنایع بومی و سنتی را تقویت کند. سهم کالاهای صنعتی با تکنولوژی متوسط و بالا در ارزشافزوده صنعت در سالهای اخیر تغییرات اندکی را تجربه کرده است که نشان میدهد رشد علمی کشور منجر به افزایش سهم صادرات کالاهای با فناوری متوسط و بالا نشده است. این موضوع نقش اساسی در قابلیت رقابتپذیری شرکتهای ایرانی در بازار داخلی یا بازارهای صادراتی ایجاد میکند و لازم است نهادهای مربوطه به نقش نوآوری و فناوری بهعنوان ایجاد زمینههای رقابتی توجه نمایند.
رضا موسایی
نظر شما