حسین وثوقی ایرانی روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار اگزیم نیوز با بیان اینکه در ابتدای همه کتابهای اقتصادی بر توجه به نظریههای مزیت مثبت و مزیت نسبی ریکاردو تاکید شده است، افزود: جدا از توجه به بهره گیری از تمام پتانسیل ها و مزایای موجود در هر کشور، عمده دولت ها برای کاهش هزینه های تمام شده بخش تولید، با تدوین سیاست های مطلوب اقتصادی و تدوین برنامه های مناسب بخشی از نیاز خود را محل واردات دیگر کشورها تامین می کنند.
وی افزود: به عنوان نمونه در اقتصاد جهان فرش یعنی ایران و ایران یعنی فرش، خودرو یعنی آلمان و آلمان یعنی خودرو، الکترونیک یعنی ژآپن و ژاپن یعنی الکترونیک؛ یعنی هر کشور مزیتهای خاص خود را دارد که باید روی آن سرمایهگذاری و تمرکز کند اما برخی از مسئولان ایرانی توهم دارند که ما در همه زمینهها ظرفیتهای منحصربفردی داریم.
وثوقی ایرانی ادامه داد: ایران مهد هنر است و امروزه اقتصاد هنر یک ظرفیت بکر و ویژه در همه جهان محسوب میشود اما ما چقدر در اقتصاد هنر جهان نقش داریم؟ چقدر برای آن برنامهریزی کردهایم؟ چقدر در این موضوع فکر و اندیشه شده است؟ تقریباً هیچ.
وی بیان کرد: درک اشتباه از داشتههای سرزمینی و مزیتهای بومی سبب میشود کشوری مثل ایران که بخش زیادی از آن را خشکی فراگرفته و با بحران آب مواجه است و بخشهای زیاد دیگری از آن را نیز ارتفاعات و کوهستان پوشش دادهاند، اصرار به کشت گندم دارد؛ در حالیکه کشت گندم در چنین کشوری یعنی از بین رفتن آبهای زیرزمینی و جاری و تشدید بحران آب.
این کارشناس مسائل اقتصادی یادآور شد: آیا نمیتوان در حوزههایی مثل هنر که ظرفیت آن در کشور وجود دارد، درآمدزایی و ارزآوری کرد و سپس با درآمد آن گندم وارد کرد و دیگر نیازهای کشور را پوشش داد تا حداقل کشور در آینده با بحران فزاینده آب مواجه نشود؟
نظر شما