روند افزایشی بهای ارز در بازار ایران شرایط را برای بازارهای پایه سخت کرده و در شرایطی که بهای محصولات پایه بر مبنای ارز نیمایی تعیین می شود افزایش دلار نیمایی در ماه های اخیر تا مرز 20 هزار تومان و عبور قیمت ارز از 26 هزار تومان در بازار آزاد باعث شده تا دو اتفاق در بازار مواد اولیه بیفتد؛ اتفاق اول رشد مداوم قیمت مواد اولیه در بازار آزاد و دوم افزایش شدید تقاضا برای مواد اولیه در بورس کالا به دلیل اختلاف قیمت ارز نیمایی و آزاد که باعث رشد رقابت در بورس کالا برای همه محصولات اعم از محصولات پلیمری و فولادی شده است.
در این رابطه بررسی اگزیم نیوز نشان می دهد در مدت چند ماه گذشته قیمت مواد اولیه بین 30 تا 45 درصد در بازار آزاد و بورس افزایش یافته است و این میزان رشد برای دلار تقریبا 60 تا 65 درصد بوده است که نشان می دهد هنوز جا برای رشد قیمت مواد اولیه وجود دارد و اگر بازار با کنترل و مراقبت هایی روبرو نشود احتمالا قیمت ها باز هم افزایش می یابد.
این در شرایطی است که روند عرضه تقاضا نیز در این بازار با عدم تعادل روبرو شده است. فاکتور سوم که روی بازار مواد اولیه اثر داشته رشد قیمت های جهانی برای این محصولات در بازار جهانی است. به عنوان مثال بازار محصولات پلیمری و شیمیایی به دنبال افزایش بهای نفت با رشد 10 درصدی در ماه گذشته روبرو شده است و این موضوع باعث افزایش ضریب رشد قیمت ها در این بازار شده است.
به این ترتیب باید گفت یکی از اتفاقاتی که دولت سعی کرده با توسل با آن جلوی این چرخه معیوب قیمتی اثرپذیر از ارز گرفته شود حذف دلار نیمایی از سامانه است که شاید در نگاه اول باعث شود قیمت ها از اختلاف بهای ارز نیما و بازار آزاد تبعیت نکنند و یا تقاضا در بازارهای رسمی کاهش یابد اما بخش دوم که قیمت گذاری از طریق قیمت های جهانی و ارزی که مبنای آن هنوز مشخص نیست می تواند مسیر حرکت بازارها را تعیین کند.
بررسی بازارهای پایه نشان می دهد این بازارها به شدت به دنبال رشد قیمت ها هستند و میل به رشد قیمت ها در این بازارها حکایت از مقاومت آنها در برابر افت دارد و همین مساله نیز کار را سخت می کند.
این در حالی است که صنایع پایین دستی برای تامین مواد اولیه به دلایلی مانند کمبود نقدینگی در نتیجه دو و سه برابر شدن قیمت ها از سال 97 تاکنون مشکلات عدیده ای را تحمل می کنند و این نگرانی وجود دارد که افزایش بیشتر قیمت ها در ماه های آینده توان خرید مواد اولیه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد که این مساله می تواند به رکود شدید در بخش های تولیدی منتهی گردد.
این در شرایطی است که نگرانی از پیک جدید کرونا نگرانی ها از تشدید شرایط رکودی در کشور را گوشزد می کند و همه این موضوعات یک رکود تورمی مضاعف را نشان می دهد که باید برای آن برنامه ریزی کرد تا بتوان جلوی این موضوعات را گرفت.
یکی از این روش ها تزریق به موقع و مکفی کالا در بازار است که با توجه به رشد قیمت برخی عرضه کنندگان از عرضه محصولات تولیدی خود خودداری می کنند و این مساله بازار را تشنه تر می کند بنابراین باید از همه مشوق ها و ابزار لازم برای تحریم عرضه استفاده کرد.
استفاده از ابزارهای مالی و کالایی در بورس کالا مانند فروش اعتباری نیز استفاده شود تا بتوان مواد اولیه را با قیمت های مناسب در اختیار خریداران قرار داد. به هر حال تا زمانی که محصول هم در بازار آزاد معامله می شود و هم در بورس کالا شرایط برای ایجاد شکاف های قیمتی و رانت های قیمتی وجود دارد به همین دلیل دولت و دست اندرکاران بازار باید تلاش کنند تا رانت های بین دو بازار از بین برود و بازار بر مبنای یک روند متعادل حرکت کند.
به عنوان مثال فولاد یکی از محصولات استراتژیک کشور ما است که وزارت صمت باید برای عرضه کامل محصولات فولادسازان در بورس و تامین نیاز داخل و روند مطلوب تولید، مشوق قرار دهد؛ به طوریکه در صورت عرضه مکفی و مستمر فولادسازان در بورس، شرایط برای رشد صادراتی فولادی ها نیز با توجه به حجم بالای تولید در کشور مهیا شود.
نظر شما