حمزه بهادیوند چگینی - یکی از مبانی عمده بانکداری اسلامی موضوع اتکا بر عدالت بوده که به معنی رعایت حق بین سهامدار، صاحب سرمایه و سپردهگذار است؛ بانکداری اسلامی مبتنی بر واقعیتهای اقتصاد و درگیر اقتصاد تولید است و عمدتاً از ورود به حوزههای غیر مفید و غیر مولد در بخش سرمایهگذاری جلوگیری میکند. دکتر عبداله رحیم لو در گفتگو با خبرنگار اگزیم نیوز در مورد زمینه های استقرار بانکداری اسلامی و دلایل عدم دستیابی به موفقیت مورد انتظار در این حوزه گفت: اولین دلیل آن می تواند این باشد که ما از باور بانکداری اسلامی، قوانین اسلامی و تعالیم اسلامی در سیستم بانکی دور هستیم یعنی باورپذیریمان کم رنگ است، مشکل اصلی از همین جا آغاز میشود یعنی نه بانکداری اسلامی را باور داریم نه مسئولین و بانکدارانمان را. واقعیت این است که هنوز مردم در قبال سپرده ای که در بانک می گذارند توقع سود دارند و از سوی دیگرسیستم بانکداری ما هنوز قائل به این نیست که میشود با عدم دریافت سود نظام و ترازنامه بانکی دخل و خرجش را تنظیم کند و مسئولین ما هم شاید چون خیلی شاید به آن ورود نکردهاند چندان اهمیت این موضوع را درک نکردهاند
وی افزود: یکی از شاخصه های اقتصادی مهم موثربر نرخ سود و بهره، نرخ تورم است؛ در تمام دنیا حتی بانکداری غیر اسلامی یا بانکداری متعارف حداکثر سود پرداخت شده به سپردهها یک- صفر یا زیر دو درصد است و این از نظر ما میتواند در قالب کارمزد تعریف شده و از نقش و مفهوم و ماهیت "سود" خارج شود.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که آیا اصلاحاتی که در زمینه همگام سازی با بانکداری روز دنیا داشته ایم، کارساز بوده است؟ گفت: بله اما کافی نبوده است؛ ده سال اخیر را در ذهن خود مجسم کنید من و شما ده سال پیش با مراجعه حضوری به شعب بانک، پشت باجههای بانکی برای ارسال یا دریافت پول و یا پرداخت قبضهای برق و تلفن قبض پر می کردیم الان هیچکدام از اینها نیست، کسی به باجه بانکی مراجعه نمیکند، با یک گوشی شما میتوانید در دستتان هر جا بنشینید قبض هایتان را پرداخت و پول خود جابجا کنید؛ اتفاقی که افتاده این است که هرچند صف های طولانی و مراجعه به بانک ها کم شده اما آیا هیچ شعبهای از بانکها کم شده؟ آیا هیچ پرسنلی از بانکها کم شده؟ این یعنی ما با همان هزینه ها به جلو حرکت می کنیم و هرگز نتوانسته ایم هزینههای پشتیبانی را به شکل متناسب کاهش دهیم. نظام بانکداری ما با عدم مدیریت، عدم هوشمندی، با عدم تطبیق با شرایط جدید، و عدم توسعه یافتگی نرمافزار و سختافزارها نتوانست خودش را با تحولاتی که در نظام بانکداری اتفاق افتاده هماهنگ کند.
رحیم لو با اذعان به اینکه علی رغم اسلامی بودن، روح بانکداری اسلامی در کشور وجود ندارد گفت: اساس بانکداری اسلامی حذف سود سپرده و حذف بهره از تسهیلات است، در بانکهای متعارف این جریان برقرار است و وقتی در بانکها سپردهگذاری کنید علاوه بر پرداخت هزینه، سود نمیگیرید و بعضا نرخ صفر را یا یک تا دو درصد را برای سپرده شما پیشنهاد میکنند، نه این که به شما سود بدهند. به جای اینکار با معرفی صندوق های سرمایه گذاری به شما ابزار هایی ارائه میکنند که ریسک پذیری در آنها لحاظ شده در واقع تقسیم ریسک بین سرمایهگذار، شریک و سرمایهپذیر كه یکی از عوامل و بنیادهای بانکداری اسلامی است و این اتفاقی است که در ساختار بانکداری اروپا و امریکا و سایر کشورها اتفاق میافتد.
این کارشناس بازار سرمایه این اتفاق را معادل بانکداری مشارکتی دانست و گفت: بانکداری مشارکتی بر توزیع ریسک و عدالت تکیه دارد، یعنی هر چقدر ریسک میپذیرید در سود مشارکت میکنید و همان قدر در زیان مشارکت میکنید. این فرایندی است که در دنیا اتفاق میافتد اما در کشور ما این اتفاق نیفتاده؛ در واقع روح بانکداری اسلامی در بانکداری متعارف دنیا در اقتصاد آزاد تبعیت میکند، ریسکها در این ساختار به شما معرفی می شوند، سود پرداخت نمیکنید، سود نمیگیرید، ریسکها توزیع میشود. وارد یک سرمایهگذاری و پرتفوي صندوقی میشوید و بر اساس یک تحلیل دقیق و کارشناسی می پذیرید که با چه نسبتی از ریسک پذیری در سود و زیان سرمایه گذاری شریک شوید؛ این یعنی بانکداری اسلامی.
رحیم لو در ادامه ابزارهای مناسب را برای برخورداری از یک سیستم بانکداری اسلامی خوب معرفی کرد و گفت: قبل از هر چیز باید بدانیم ما برای اینکه سیستم بانکداری اسلامی مان بعنوان بک نظام باهوش، مدرن، چابک و به روز جا بیفتد لازم است ابزارهای جدید طراحی و پیشنهاد شود این ابزار نه از طریق بانک بلکه باید از طریق شرکتهای تحلیلگر متخصص تعریف شده و جامعه آن را پذیرفته باشد، مثل محیطهای صندوق درآمد ثابت، همان که عرض کردم در کشور خودمان هم صندوقهای با درامد ثابت داريم و اوراقی چون صكوك ، مشارکت، اوراق خزانه و اوراق نرخ ثابت را به شما ارائه می شود. اما این همه چیز نیست، وقتی ابزارهای روی کار میآیند مثل اینکه اوراقی مثال زده شد، ارتباط نظام بانکی و بخش صنعت و بخش واقعی اقتصاد شکل میگیرد. وقتی شما اوراق صكوك را در صندوق بازده ثابت میگذارید و آن را عنوان یک نرخ سود با ریسک های مرتبط و تحلیل های آن معرفی میکنید، سرمایه گذار را از انتفاع صنعتی که پولش در آن سرمایه گذاری شده باخبر می کنید؛ این یعنی بانکداری اسلامی.
نظر شما