سید مسعود آریادوست: میکائیل عظیمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با "اگزیم نیوز" با بیان این که تنها در صورتی میتوان از جایگزینی مالیات و نفت دفاع کرد که بخش هایی که مالیات نمی پردازند نیز وارد سیستم مالیاتی شوند و از آنها نیز مالیات دریافت شود. تنها در این حالت است که میتوان از تصمیم دولت حمایت کرد؛ در غیر این صورت این تصمیم عملیاتی نخواهد بود.
عظیمی گفت: در خصوص جایگزین نمودن درآمدهای نفتی دولت نیازمند اتخاذ یک "تصمیم بزرگ" است. نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی، یک مفهوم بسیار خاص است که کمتر کسی از ماهیتش، آنچنان که باید اطلاع دارد. تصمیمگیری بار معنایی ویژهای دارد؛ لذا باید به آن نگاه ویژهای هم صورت بگیرد.
وی ادامه داد: هر سیاستی که اتخاذ کنیم، بدون شک هزینههایی را در پی خواهد داشت. بنابراین ضمن یک تصمیمگیری، باید منتظر پیامدهایی باشیم. اینکه تصمیمی اتخاذ شود که فاقد پیامد و نتایج باشد، به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. افرادی که مدعیاند ضمن یک تصمیم، نتایج و پیامدهای آن، عائد جامعه نخواهد شد بدون تردید انسانهای فریبکاری هستند.
وی افزود: در حال حاضر از جایگزینی درآمدهای نفتی نیز سخن به میان میآید. هدف این است که درآمدهای مالیاتی جایگزین درآمدهای نفتی شود. این یک تصمیم بزرگ است که بدون تردید نتایج مثبت و منفی نیز در پی خواهد داشت. سوال این است که برای کاهش عواقب منفی باید چه کار کنیم؟ باید مجموع سیاستهایی را در نظر بگیریم تا ضمن جایگزین کردن درآمدهای مالیاتی، عواقب کمتری دامان جامعه را بگیرد.
وی ابراز داشت: کشورهایی که دارای اقتصاد سالمی هستند، سیستم اقتصادی آنها متکی بر درآمدهای پایداری همچون درآمدهای مالیاتی است. به عنوان نمونه کشور انگلیس نرخ مالیات متوسطی برابر با ۴۵ درصد از درآمد شهروندان را کسب میکند. اگر بخواهیم اقتصادی سالم و پویا داشته باشیم، قاعدتا نرخهای مالیاتی از جمله سیستمهایی خواهد بود که در این راه کاربرد خواهد داشت. در انقلاب مشروطه، مجلس بیشترین تمرکز را بر بحث مالیه عمومی داشت. در آن موقع از مفهوم "انتظام بخشی مالیه عمومی" سخن به میان میآمد. از زمان مشروطه تا امروز در این آرزو درماندهایم که تکلیف مالیه عمومی چه خواهد شد .
عظیمی گفت: درآمدهای نفتی از جمله درآمدهای غیر قابل کتمان دولت است. البته در سالهایی که فروش نفت بالایی هم داشتیم، این فروش نفت در نهایت جهت پرداخت یارانههای نقدی و حقوق و مزایای کارمندان بوده است. در حقیقت باید گفت، همین فروش نفت منجر شده که فرصت عمران و آبادانی کشور از دست برود .هرچند که پیشتر نیز مقداری از درآمدهای نفتی صرف عمران آبادانی میشد؛ اما در شرایط کنونی همان مقدار هم از بین رفته است. درآمدهای نفتی ما دیگر صرف عمران و آبادانی نمیشود.
او ادامه داد: وقتی از جایگزین نمودن درآمدهای نفتی دولت سخن به میان میآید، نباید این گمراهی ایجاد شود که پیشتر درآمدهای نفتی، صرف مسائل عمرانی و آبادانی کشور میشد و اکنون قرار است با اخذ مالیاتها و جایگزین نمودن درآمدهای نفتی، مسیر عمران و آبادانی ادامه داشته باشد. اگر قرار است مالیات جایگزین درآمدهای نفتی شود، این جایگزینی در نهایت جهت هزینههای جاری خواهد بود؛ نه عمران و آبادانی. در طی ۱۰ سال گذشته بودجه به عنوان ابزاری جهت هدایتگری مالی دولت، از مسیر خود خارج شده است.
نظر شما