مریم خورشیدی- دولت ها همواره بر تقویت سهم بازارسرمایه در تامین مالی بخش تولید تاکید داشته اند؛ نوسانات نرخ ارز و چالش های اقتصادی بازار پولی را بی نصیب نگذاشت و ایده افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه بیش از گذشته مورد توجه واقع شد. بهروز خدا رحمی در گفتگو با اگزیم نیوز در پاسخ به این سوال که آیا بازار سرمایه در شرایط فعلی توان بر دوش کشیدن نیاز مالی بنگاه های صنعتی را دارد؟" گفت:پاسخ کوتاه شما این است که بله. یعنی زیرساختهای لازم را برای اینکه بازار سرمایه بتواند سهم بیشتری در تأمین مالی اقتصاد کشوری داشته باشد داریم، و البته پتانسیلها وزیرساختهای لازم برای این منظور وجود دارد، اما نباید از نظر دور داشت که اخذ سهم مورد انتظار ما از بازار سرمایه ملزوماتی هم دارد.
وی خاطرنشان کرد: دراین فرایند نگاه نباید به صورت یک طرفه باشد اینکه بازار سرمایه بدون اینکه نقشی جدی در کل اقتصاد داشته باشد صرفاً نقش تأمین مالی را در اقتصاد داشته باشد، شدنی نیست.
خدارحمی اذعان داشت: بازارهای سرمایه سراسر دنیا نقشهای متفاوتی دارند، یکی از عمدهترین نگاههای حاکم بر بازار سرمایه این است که تالارهای شیشهای محفل و مأوای شفافیت برای کسب و کارهای مختلف هستند.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه اگر به دنبال این هستیم که بازار سرمایه نقش بیشتری در تأمین مالی ایفا کند و به آن ایمان داریم، باید به همان میزان سهم بیشتری هم در تصمیمگیری و پشتیبانیهای لازم توسط حاکمیت را بپذیریم.
خدا رحمی بیان داشت: به نظر نمیرسد بازار سرمایه سهم قابل توجهی از اقتصاد و کسبو کارهایمان را به خود تخصیص داده باشد چرا که بخشی از کسبوکارهای ما امکان شفاف نشدن ندارند و بخشی دیگر از کسب و کارها در بازار سرمایه تحت نظارت ذرهبین نگاههای کنترلی میروند و این وضعیت ناعادلانه انگیزه ورود به بورس و بزرگ شدن آن را از بین می برد.
بهروز خدا رحمی بر این باور است که ما بخشی از اقتصاد را شفاف میکنیم و این شفافیت به ضرر آن بخش تمام می شود و یا مثلا شرکتها را به سوی بورس فرا خوانده و مشوقهایی را برای ورود به بورس تحت عنوان مشوقهای مالیاتی در نظر می گیریم، حال آنکه اگر ما شرکتی را وارد بورس میکنیم به دلیل اینکه همه چیز آن شفاف و زیر ذرهبین میرود از اظهارنامه مالیاتی تا سایر گزارشهایش و کلی نهاد ناظرو چشم تیز است که آنها را میبیند نباید اینگونه باشد که کلی شرکتها خارج از بازار سرمایه داشته باشیم که حتی حداقل شفافیت را هم نداشته باشند و اصطلاحاً اظهارنامه مالیاتی هم ندهند و از قوانین و مقررات هم به انحا مختلف پیروی نکنند و بدون هیچ مشکلی فعالیت خود را ادامه دهند و در مقابل شرکتهایی که داخل بورس هستند، به محض کوچکترین خطایی زیر ذرهبین رفته و مجازات شوند؛ طبیعتاً این شرایط انگیزه را از جامعه میگیرد.
خدا رحمی تصریح کرد: بازار سرمایه میتواند سهم بیشتری را در تأمین مالی ایفا کند و البته توسعه چشم گیری را در چهار سال اخیر نشان داده است؛ ما نقشهای بسیاری را به آن سپردهایم و از آن سربلند بیرون آمده؛ نمونه آن انتشار اوراق خزانه توسط دولت بوده که به محض واگذاری آن به بازار سرمایه به خوبی سامان گرفت.
وی اظهار داشت: نگاه یک سویه به بازار سرمایه غلط است چراکه اگر می خواهیم این بازار توسعه پیدا کند و سهم بیشتری را در تصمیمگیریهای کلان داشته باشد و به همان موازات بزرگتر هم بشود.
وی در خصوص نقش بیمه ها در تامین مالی به ساختار سنتی این بستر اشاره کرد و گفت: برای تأمین مالی ما بلاخره نهادهای مختلفی را در اقتصاد کشور داریم بخشی با پول ، بخشی با بازار سرمایه و بخشی هم بیمهها یا در اصل شرکتهای بیمه هستند که طبیعتاً به دلیل حاکمیت ساختار سنتی وظایف خود را را به صورت سنتی انجام می دادهاند. طبیعتاً اگر قرار باشد نقش متفاوتی نسبت به گذاشته داشته باشند نیاز به فرهنگ سازی، اعمال تغییرات و انعطافپذیری بیشتری دارند در کوتاه مدت برای این منظور ممکن است مشکلات یا محدودیتهایی بوجود بیاید.
وی بر اجتناب ناپذیر بودن کم کردن سهم بازار پول را در تامین مالی و افزایش سهم بسترهای دیگر تاکید کرد و گفت: ما ناچار هستیم سهم 80- 90 درصدی بازار پول را از تأمین مالی کمتر و به اصطلاح سهم بقیه نهاد ها را بیشتر کنیم برای همین باید اجازه دهیم تا جراحی لازم برای این منظور انجام شود؛ هر چند که معتقدم این فرآیند بویژه در بخش بیمه( صنعت بیمه) کند است.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص استفاده ظرفیتهای صندوقها برای تأمین مالی گفت: این حوزه نیز زیرمجموعه بازار سرمایه است؛ خوشبختانه در بازار سرمایه طیفی متنوع برای مخاطبین وجود دارد؛ یعنی افراد با توجه به میزان ریسکپذیریشان، اینکه به چه اندازهای میخواهند ریسک بپذیرند یا به چه اندازهای نمیخواهند ریسک بپذیرند میتوانند یکی از این ابزارها را انتخاب کنند.
خدارحمی اضافه کرد: صندوقهای ما عمدتاً جز آن دسته از ابزارهای سرمایهگذاری غیر مستقیم محسوب میشود که در آن لزومی ندارد مخاطبین بازار سرمایه و سهام را هم بشناسند اصطلاحاً این شکل از سرمایه گذاری غیر مستقیم تلقی می شود چون در خود آن صندوقها مدیران حرفهای و تحلیلگرانی وجود دارند، که سرمایه مردم را گرفته و به نیابت از آنها اقدام به خرید و فروش میکنند و بنابراین از نظر زیستپذیری جزء ابزارهای کمی حساب میآیند که خوشبختانه استقبال خوبی هم از آنها شده است.
نظر شما