مبحث "رکودتورمی" یکی از تلخترین و دردآورترین مباحث اقتصادی است که وقتی کشوری به آن دچار شد تا ورطه نابودی پیش میرود. در ایران نیز به جهت سوء مدیریتهای دولتی، در هر دوره ریاست جمهوری با این نقصان اقتصادی مواجه میشویم. حسن مقیمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با "اگزیمنیوز" میگوید: " سیاستگذاری پایدار در مقاطع کوتاه توسط دولت ها در رکود و رکودتورمی موثر بوده است." او معتقد است اگردولت به صورت ماهانه یا فصلی نرخ ارز را همپای تورم افزایش یا کاهش میداد و یا نرخ بهره را همپای تورم کاهش یا افرایش میداد، سرمایهگذار هم به راحتی میتوانست تصمیم بگیرد که در چه زمانی سرمایهگذاری کند و درچه زمانی سرمایه خود را از تولید خارج کند."
مقیمی گفت: اقتصاد ایران نه تنها در 40 سال اخیر که در 60 سال گذشته همواره از سه معضل اصلی تورم، رکود و همچنین رکودتورمی رنج برده است. این سه بیماری هر کدام علت جداگانه ای داشته که در شصت سال اخیر دامان کشور را گرفتهاند. بحث رکود ناشی از هرینههای تو لید و عوامل تولید بوده که البته راهکارهای جبران آنهم وجود دارد. در این راستا اثرگذاری سیاستهای مالی و بودجهای دولت میتواند مانع از تداوم رکود شود که معمولا دورههای آن کمتر از یک سال است.
او ادامه داد: اما عاملی که باعث شده کشور در چنین فرایندی گرفتار شود، بیشتر رکودتورمی است که ما غالبا این مساله را در 60 سال اخیر با آن درگیری داشتهایم. بخشی از عوامل رکود تورمی عمدتا اقتصادی هستند و ناشی از سیاستگذاریهای لرزان و ناپایدار دولتی است و همچنین بخشی از آن ناشی از دخالتهای غیراقتصادی است که منجر به تداوم یا ایجاد رکود تورمی میشود. به نظر من مهمترین عاملی که میتواند به خروج از رکود تورمی کمک کند، شاید در سیاستگذاریهای دولت در عرصه اقتصادی خلاصه شود، تا از این طریق سرمایهگذارن مطمئن شوند که میتوانند در یک دوره میانمدت و بلندمدت اقدام به سرمایه گذاری کنند.
وی افزود: بازارهای رقیب "سرمایهگذاری کالایی" در ایران که عمدتا بازار ارز، سکه، طلا و ملک هستند، بازارهای رقیب برای تولید کالاها و خدمات واقعی محسوب میشوند. سرمایه این بازارها معمولا در زمانی که سیاستگذاریهای دولتی، لرزان و ناپایدار باشد و یا افق مناسبی برای سیاستگذاری دولتی توسط سرمایهگذاران پیشبینی نشود، به سمت ارز و سکه و طلا و املاک میرود. این موضوع به نوبه خود منجر میشود که تولید در سایر بخشها به شدت کاهش یابد و تا راه اندازی مجدد آن، به 2 الی 3 سال وقت نیاز است. لذا برای رفع آن باید سیاستهای دولت و بانک مرکزی، سیاستهای پایداری باشند و با تغییر دولتها یا شرایط خارجی، سیاستگذاریهای داخلی تغییر پیدا نکند. اینها مهمترین عواملی هستند که میتوانند برای رفع بحران رکودتورمی به ما کمک کنند.
این اقتصاددان گفت: در سالهای اخیر رفته رفته سهم نفت در تولید ناخالص ملی کاهش پیدا کرده است؛ لذا اثرگذاری آنهم جهت اعمال رونق یا رکود در اقتصاد کشور کاهش داشته است. اما کشور به دلیل وابسته بودن به اقتصاد نفتی، کماکان در 60 سال اخیر از بیمار هلندی رنج برده است. وقتی درآمد نفتی دولت افزایش مییابد، این باعث میشود که واردات افزایش یابد و تولید داخلی از رونق خارج شود. پس بیماری هلندی که ناشی از وابستگی اقتصاد کشور به نفت است، وجود دارد و انکارپذیر پذیر نیست. به نظر من اگر سیاستهای دولت پایدار باشد، سرمایهگذارها خود را تطبیق میدهند و تصمیم میگیرند به جای خروج سرمایه خود از کشور و یا انتقال سرمایههای خود به بازارهای غیر کالایی مثل املاک و ارز، به سمت تولید کالا میروند و تولید و خدمات را رونق میبخشند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: متاسفانه دولتها جز در مقاطع کوتاهی به سیاستگذاری پایدار نیاندیشیدهاند و این در رکود و رکودتورمی موثر است. اگردولت به صورت ماهانه یا فصلی نرخ ارز را همپای تورم افزایش یا کاهش میداد و یا نرخ بهره را همپای تورم کاهش یا افرایش میداد، سرمایهگذار هم به راحتی میتوانست تصمیم بگیرد که در چه زمانی سرمایهگذاری کند و درچه زمانی سرمایه خود را از تولید خارج کند. اکنون بخش زیادی از سرمایهگذاریهایی که در کشور اتفاق میافتد وابسته به منابع ارزان قیمت بانکی است که نسبت به نرخ تورم و نرخهای بهره، به شدت ارزان است و این باعث میشود که عمدهی بدهکاران بزرگ بانکی همان سرمایهگذارانی باشند که به منابع ارزان قیمت بانکی روی آوردهاند و در مقاطعی هم ترجیح میدهند هنگامیکه نرخ تورم افزایش پیدا میکند، سرمایه خود را به بانکها باز نگردانند.
وی با اشاره به تاثیر تقاضا و عرضه بر رکود گفت: عامل مهمی که بر تقاضا تاثیر مهمی دارد، عمدتا در مبحث درآمد خلاصه میشود. به نظر میرسد افزایش درآمد برای اینکه پایدار باشد با افزایش تولید و افزایش درآمدهای واقعی میتواند اتفاق بیفتد. اگر هم بخواهیم ایجاد تقاضا کنیم، یکی از مهمترین راهها، راه گشایی برای افزایش صادرات است. اگر ما بخواهیم چرخ عرضه به حرکت درآید یکی از عوامل موثر آن ورود به بازارهای پر جمعیت و پر تقاضای همسایگان است که سالهاست از آن غافل هستیم. اگر صادرات کشور رونق پپیدا کند میتواند چرخ عرضه را به حرکت درآورد.
نظر شما