مریم خورشیدی -بازار سرمایه موتور تجهیز منابع مالی برای بخش واقعی اقتصاد محسوب می شود. این بازار با متنوع سازی ابزارها، سرمایه گذاران مختلفی را جذب کرده و بدین واسطه به بخش حقیقی اقتصاد کمک می کند و نهاد ها و ابزار های متنوع موجود در بازار سرمایه از جمله بورس کالا، فرابورس ایران، صندوق های سرمایه گذاری، شرکت های تامین سرمایه نهادها و انواع اوراق بهادار و سهام، کمک شایانی به رشد تولید خواهند داشت.
بهروز خدارحمی کارشناس پولی و مالی در پاسخ به سوال خبرنگار اگزیم نیوز مبنی بر اینکه چرا پتانسیل های قابل توجه بازار سرمایه برای تامین مالی بخش تولید، بالفعل نمی شود، گفت: بی تردید بورس از پتانسیل کافی برای تامین مالی شرکت های کوچک و متوسط را در هر اندازه،با هر گردش مالی، سودآوری و حتی زیان دهی را دارد اما به دلیل فراهم بودن فرصت تامین مالی های پنهان کارانه با نرخ های پایین در اقتصاد کشور، علی رغم ظرفیت های فراوان بازار سرمایه برای تامین مالی، بسیاری از شرکت ها ترجیح می دهند تن به شفافیت مورد نیاز برای حضور در این بازار را ندهند.
خدا رحمی اذعان داشت: متاسفانه بسیاری از شرکت های تولیدی کشور، به ویژه شرکت های کوچک و متوسط آماده پذیرش در بورس نیستند؛ این شرکت ها عمدتا صورت های مالی و گزارش های شفافی ندارند و از طرفی از ساختار حاکمیت شرکتی بسیار متفاوتی با آنچه که در بازار سرمایه مورد نیاز است برخوردارند و نظم پذیر نیستند؛ مجموعه این عوامل باعت می شود که این شرکت ها آمادگی تامین مالی از سوی بازار سرمایه را نداشته باشند.
وی در ادامه افزود: از دیگر پارامترهای مهم و موثر دیگر در جریان عدم تامین مالی بخش تولید از سوی بازار سرمایه، عدم اگاهی بخش تولید از فرایند تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه است؛ به هر ترتیب تا امروز غالب تامین مالی های بخش تولید از طریق بازار پول یعنی بانکها بوده، تصوری از تامین مالی در بازار سرمایه ندارند.
به گفته این کارشناس پولی و مالی یک فرایند عحیب تحت عنوان فرهنگ برای تامین مالی شرکت ها در سیستم بانکی در چند دهه گذشته تعریف شده که بر اساس آن هیچ کنترلی بر شرکت ها پس از تخصیص منابع مالی به آنها وجود ندارد و تنها نظارت موجود در این میان نظارت قبل از تخصیص منابع است که آنهم به صورت شکلی انجام می گیرد در حالیکه در بازار سرمایه کسی که از طریق عرضه اولیه سهام خود به نوعی واحد تولیدی خود را تامین می کند، مثل این است که برای خود شریک گرفته و در ادامه برای جلب رضایت شریک خود لازم است شفافیت داشته باشد و گزارش های ادواری دقیقی را ارائه کند.
وی خاطر نشان کرد: وقتی راههای مختلف و مشابهی برای تامین مالی وجود داشته باشد و شرکت ها امکان تامین مالی از دو بازار را در اختیار داشته باشند، یعنی بازار پول با سختگیری های کمتر و بازار سرمایه با حساسیت های بالاتر و کنترل و نظارت بیشتر و نیز نرخ های برابر، طبیعی است که بازار پولی را انتخاب می کنند.
خدارحمی در ادامه به خلا موسسات رتبه بندی اعتباری در کشور اشاره کرد و گفت: در صورت وجود موسسات رتبه بندی قطعا نرخ ها متفاوت از نرخ های امروز می بود؛ اگر امروز بهترین شرکت با بالاترین رتبه اعتباری و یک شرکت ورشکسته همزمان به یک بانک مراجعه کند، اگر هردو شرایط دریافت وام را احراز کنند هر دو شرکت با یک نرخ تامین مالی می شود.
دبیرکل سابق کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران بیان داشت: حتی برخی مواقع علی رقم اینکه در بازار پول شرایط سهل تری برای تامین مالی در اختیار داریم؛ با نرخ های پایین تری از بازار سرمایه نیز مواجهیم که این در نوع خود عجیب است؛ در واقع یک بازار با شرایط سهل تر به اشتباه با نرخ های پایینتر تامین مالی می کند و این فرایند مانع برقراری نظمی که لازمه بازار های مختلف در اقتصاد است شده و علاوه بر این هیچ الزامی هم برای شفافیت در این بازار ها وجود ندارد.
خدارحمی گفت: این بی نظمی و عدم شفافیت برای بازار سرمایه مطلقا قابل تحمل نیست اما کماکان شاهدیم که در شبکه بانکی به راحتی انجام می پذیرد؛ شرکت ها می توانند اظهارنامه یکساله مالیاتی خود را بعنوان یک شرکت زیان ده به سازمان مالیاتی ارائه کرده و در همان محدوده زمانی برای دریافت تسهیلات خود را بعنوان یک شرکت سودده به بانک معرفی کرده و تسهیلات دریافت کند؛ در بازار بازار سرمایه چنین کارهایی شدنی نیست.
نظر شما