همزمان با شروع حرکت و رشد بازار، سهامداران جدید وارد آن می شوند و این نگرانی وجود دارد که سهامداران بدون در نظر گرفتن شرایط بنیادی صرفا با روند بازار حرکت کنند.
با رشد بازار در روزهای اخیر و ورود نقدینگی به واسطه برخی سرمایه گذاران که ممکن است اطلاع کمتری از بازار داشته باشند، باید به سهامداران عمده توصیه کرد با رصد لحظه ای بازار حمایت های لازم را داشته باشند و به عنوان وزنه تعقل و تعهد بازار گرفتار موج سواری در بازار نشوند.
با توجه ورود نقدینگی به بازار سهام در روزهای اخیر و رشد قابل توجه شاخص و سهام شرکت ها در بورس به نظر می رسد نقدینگی جدیدی وارد این بازار شده و در این مرحله قسمتی از این نقدینگی مربوط به اشخاصی است که اطلاعات کافی از بورس ندارند و به واسطه اخبار شنیده شده در رابطه با شاخص بورس وارد بازار شده اند.
این مهم در عین اینکه یک فرصت برای بازار به حساب می آید؛ بالقوه میتواند یک تهدید هم باشد چراکه سابقه چنین شرایطی را در سال 92 نیز داشته ایم .
در واقع زمانی که بازار شروع به حرکت و رشد می کند و سهامداران جدید وارد آن می شوند نگرانی از اینکه این سهامداران بدون در نظر گرفتن شرایط بنیادی صرفا با روند بازار حرکت کنند وجود دارد .
به عبارت دیگر این سهامداران که با نظر داشتن حرکت ماه های قبل بازار تصمیم به سرمایه گذاری در بورس گرفته اند اگر افت بازار را مشاهده کنند نارضایتی قابل توجهی خواهند داشت، ضمن اینکه توجیه این مساله که بورس جایی است که سود و زیان در آن محتمل است برای اشخاص کم اطلاع کار ساده ای نیست.
به نظر می رسد در شرایط فعلی سهامداران عمده و صاحبان سهام شرکتها در قالب نهادهای مالی و یا شرکت های سرمایه گذاری هلدینگ باید توجه کنند که همواره نسبت به سهامی که سهامدار آن هستند احساس تعهد کنند و در شرایطی که حس می کنند با توجه به توان کارشناسی و تحلیل بنیادی شان باید در سمت فروش ورود کنند تا بازار متعادل شود ، بایستی این کار را انجام دهند و جلوی زیان غیر منتظره سرمایه گذاران را بگیرند.
به عبارت دیگر با توجه به کمبود بازار گردان در بازار به نظر می رسد مسئولیت بازار گردانی به عهده سهامداران عمده است و این اتفاق بالقوه می تواند برای آنها منافعی دراختیار داشته باشد و در عین حال میتواند ریسک قالب توجهی از سرمایه گذارانی که دراثر هیجان در بازار سهم می خرند را کاهش دهد.
توصیه من این است که حتما بازار را در لحظه مدنظر گرفته شود و اگر به هر دلیلی بازار افت کند، انتظار می رود که سهامداران حمایت های لازم را انجام دهند و حتی اگر نقدینگی برای مدیریت شرایط افت بازار لازم شود، این نقدینگی را تجهیز و به موقع و هوشمندانه اقدام کنند.
انتظار نمی رود که سرمایه گذاران نهادی بازار و سهامداران عمده که وزنه تعقل و تعهد بازار هستند این مساله را فراموش کنند و گرفتار موج سواری در بازار شوند .بنابراین تاکید باید براین باشد که نهادهای مالی متخصص در بازار در زمانیکه نیاز هست از سهم ها حمایت کنند و تعهد به حمایت داشته باشند و اگر قیمت سهمی بالا رفت سرمایه گذاران عمده خود را بری از مسئولیت ندانسته و اگر لازم است برای متعادل شدن بازار و جلوگیری از ریسک های سرمایه گذاری تلاش مجددانه انجام دهند و به موقع عمل کنند و نقدینگی لازم در زمان مناسب برای حمایت از بازار و شرایط بحرانی را نیز داشته باشند.
آنچه مسلم است سهامداری عمده و تاثیرگذاری آن در بازار یک موضوع دو طرفه است و این افراد نباید صرفا به افزایش ارزش پرتفوی سهم خود فکر کنند به نظر می رسد این مساله باید به صورت کاملا مشخص و کارشناسی در سیستم های سهامداری به ویژه سرمایه گذاری ها و هلدینگ های کشور جا گرفته و حتی در ارزیابی صلاحیت مدیران و این نهادهای مالی مدنظر قرار بگیرد چراکه بازار بورس همواره نیاز دارد فعالین هوشمندی داشته باشد تا ریسک های فعالین کم اطلاع تر را کاهش دهند و بتوانند پایداری را در رشد بازار و حفظ منابع مالی و نقدینگی ایجاد کنند.
نظر شما