نرخ ارز در لایحه بودجه 97 غیرواقعی است و رشد بورس بادکنکی است.
1.نرخ ارز در بودجه سال 97، 3 هزار و 500 تومان در نظر گرفته شده است درحالیکه بر اساس واقعیت های اقتصاد ایران این نرخ باید از 3 هزار و 900 تا 4 هزار تومان تعیین می شد. هم مجلس شورای اسلامی و هم دولت به عنوان نویسنده لایحه بودجه و البته هم بانک مرکزی می دانند که رقم تعیین شده در لایحه هیچ همخوانی با وضعیت فعلی اقتصاد ایران ندارد. دولت ها به طور معمول با تعیین نرخ های غیرواقعی برای ارز در بودجه ها به دنبال کمتر نشان دادن کسری بودجه اند درحالیکه کسری بودجه دولت بیش از این حرف هاست و امید است که هرچه زودتر نرخ دلار در لایحه اصلاح شود و البته این انتظار از کمیسیون تلفیق است که نرخ را سروسامان دهد. افزایش نرخ دلار مبادله ای و گران شدن ارز در بازار آزاد نوید این را می دهد که دولت می خواهد قیمت ارز را واقعی کند اما هنوز فاصله بین ارز آزاد و مبادله ای زیاد است. با وجود پایداری فاصله 15 تا 20 درصدی بین دو نرخ ارز به نظر نمی رسد دولت به این زودی فرصت جبران این فاصله را پیدا کند. به نظر من دولت ها صرفا در باره یکسان سازی نرخ ارز تعارف می کنند و تنها در شرایطی می توان گفت که دولت در مسیر یکسان سازی قرار گرفته که ارز مبادله ای و آزاد در نقطه 3 هزار و 900 تومان به یکدیگر برسند.
2.بعضی کارشناسی ها رونق کنونی بورس را به افزایش نرخ ارز یا سودآوری بیشتر شرکت های صادراتی نسبت می دهند. من به هیچ عنوان با این نظر موافق نیستم. از نظر من رونق بورس کاذب است و این ترقی واقعی نیست. دیروز شاخص کل بورس به کانال 96 هزار واحد رسید اما در واقعیت این شاخص در کانال 85 هزار واحد سیر می کند و فاصله بین این دو بادکنکی است که روزی می ترکد. رونق کنونی بورس را پایدار نمی دانم چراکه رشد شاخص کل در یک ماه و نیم اخیر ناشی از خرید و فروش سهام کارخانه هاست درحالیکه درآمد کارخانه ها افزایش پیدا نکرده و ارزش افزوده ای ایجاد نشده است. زمانی که سهام یک بنگاه اقتصادی با تقاضا و فروش بیشتر رو به رو شود، درآمد کارخانه افزایش پیدا می کند. امروز بورس را در حالی در مدار رونق می بینیم که این پیامد ناشی از رونق محقق نشده است بنابراین به نظر نمی رسد این رشد ماندنی باشد. سازوکارهای بورس در شرایط کنونی به کمک کسب و کارها نخواهد آمد. من حتی با عرضه پسته در بورس کالا هم موافق نیستم.
3.صادرات روزهای خوبی را نمی گذارند. مشکلات صادراتی که عمر چنددهه ای دارند هنوز حل نشده اند. دولت برای رونق صادرات باید مشکلات زیرساختی را حل کند. امکان نقل وانتقال پول هنوز فراهم نشده است. زیرساخت های حمل و نقل ضعیف است. مشکل روادید با کشورهای همکار در تجارت هم چنان پابرجاست. امکانات حمل و نقل هوایی مثل کارگو نداریم و ریل در خدمت صادرات نیست. اگر زودتر به داد این مشکلات که سال هاست آن را فریاد می زنیم نرسیم، در سال 97 خبری از رونق صادرات نیست. هم اندیشی مسئولان دولتی و صادرکنندگان در حل این مشکلات ضروری است بنابراین از شورای عالی صادرات انتظار داریم که در جلسات متعدد با حضور فعالان اقتصادی و مسئولان برای رفع مشکلات چاره اندیشی کنند.
منبع: اتاق تهران
نظر شما