برای اینکه مردم پولهای خود را در بانکها سپردهگذاری کنند، مجبورند اطلاعات کافی از بانکهای مختلف جمعآوری کنند. ولی با توجه به اینکه بانکهای ایران رتبهبندی نمی شوند و مطالعاتی هم که انجام شده بر اساس نرمهای بینالمللی نیست، از این رو مردم مجبورند به طور شخصی اطلاعات بانکها را جمعآوری کنند تا به نتیجه برسند که در کدام بانک سپردهگذاری کنند.
این مسئله که واقعیت ملموس جامعه ایران است، بانکهای کشور را وارد مرحله جدیدی کرده است. ممکن است تا مدتی سطح سپردههای مردم در همه بانکهای کشور تغییر نکند ولی ممکن است از بانکی به بانک دیگر تغییر مکان دهد. این موضوع ممکن است به مرحلهای برسد که انتخاب مردم به جای نظام رتبهبندی بانک مرکزی، بانکهای خوب را از بد جدا کند و با وجود ایجاد شفافیت بیشتر ممکن است برای بعضی از بانکها مشکلات جدیدی را بیافریند یعنی یک مشکل دیگر به مشکلات موجود اضافه شود.
ولی سوال مهمی که برای مردم مطرح شده این است که بازار جایگزین سپردهگذاری بانکها کدام بازار است. مسکن تغییرات محدودی دارد، بازار سهام با ۵ ریسک جدی سیستماتیک روبهرو است، بازار سکه محدود و در نوسان است، بازار اوراق بدهی با ابهام همراه است و آن بخشش که شفاف است بازدهی راضیکنندهای ندارد. ارز هم که تثبیت شده و تغییراتش اندک است.
برای پاسخ به این سوال باید ببینیم تجربه کشورهای دیگر چگونه بوده است. به طور معمول، بدون اینکه بخواهیم وارد این تجربیات شویم، مشکلات نظام بانکی بازار ارز را فعال میکند و در بسیاری از کشورها بازار ارز ضربهگیر بازار پول بوده است. احتمال اینکه این مسئله در ایران هم به وجود بیاید بسیار زیاد است، چون تنها بخش پرظرفیت برای جایگزینی سپردهها بازار ارز است.
ولی همانطور که میبینیم این بازار نیز کنترل می شود و جدا از انتخابات یکی دیگر از علتهای تثبیت نسبی نرخ ارز جلوگیری از انتقال سپردهها به بازار ارز است. اگر بانک مرکزی بازار ارز را مدتی رها کند و مانند سال گذشته نرخ ارز پر نوسان شود و به سرعت بالا رود، برای مردم تردید باقی نمیماند که بهتر است پولهایشان را در بازار ارز سرمایهگذاری کنند ولی کنترل زیاد بانک مرکزی موجب شده که این راه همچنان بسته باشد.
سوال مهم این است که تا چه حد و تا چه زمانی بانک مرکزی قدرت تثبیت و مدیریت نرخ ارز را دارد؟ اینجاست که موضوع تک نرخی کردن ارز هم مورد سوال قرار می گیرد. جدا از موانع بینالمللی به نظر میرسد که نیاز جامعه به تثبیت نرخ ارز یا افزایش مدیریت شده آن بسیار جدی است و همین نیاز فشار دیگری بر بانک مرکزی است تا سیاست تک نرخی کردن ارز را به تعویق بیندازد.
برآورد واقعبینانه این است که بانک مرکزی سیاست تک نرخی کردن ارز را در سال جاری عملی نخواهد کرد. آن وقت ما با مشکل فشار بر بانک مرکزی برای افزایش دلار (در حداقل خودش به اندازه نرخ تورم) روبهرو خواهیم شد که مانند دوران دولت دهم ممکن است دوباره ارز جهش داشته باشد و این اتفاق زمانی رخ میدهد که به دلایل کمبود عرضه ارز بانک مرکزی دیگر نتواند نرخ ارز را کنترل کند. اینجا دیگر ما با افزایش جهشی نرخ ارز روبهرو نیستیم بلکه همزمان تشدید بحران در سیستم بانکی را هم شاهد خواهیم بود. راهحل ساده این مشکل افزایش تدریجی نرخ ارز است که متاسفانه تاکنون بانک مرکزی به آن تن نداده است.
نظر شما