عارفه مشایخی: اگر به شاخصهای محاسباتی قدرتهای اقتصادی جهان نظر اندازیم، درمیابیم که مهمترین وسیله محاسبات اقتصادی سالانه یک کشور، تولیدات ناخالص داخلی (G.D.P) آن کشور است که بر اساس آن، میزان رشد و توسعه کشورهای جهان محاسبه و ارزیابی میشوند. اما مساله ای که در این میان وجود دارد این است که عوامل مختلفی بر روی این شاخص تاثیر گذار هستند و می توانند آن را دستخوش تغییرات قرار دهند. طبق آمارها و گزارش های اعلام شده رشد اقتصادی 3 ماه اخیر کشور 5 درصد اعلام شده است و بسیاری از تحلیلگران بازارها بر این باورند که این رشد حاصل از صادرات و فروش مواد خام و واسطه ای به خصوص در صنعت پتروشیمی است و علی رغم اینکه از این عملکرد درآمد حاصل می شود اما نمی توان آن را به منزله رشد تولید ناخالص داخلی به شمار آورد.
در این زمینه با مسعود امجدی پور، پژوهشگر ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفت و گو نشستیم که در ادامه به آن پرداختیم. پژوهشگر ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص رشد 5 درصدی اقتصادی اعلام شده و بررسی این رشد در بخش واقعی اقتصاد کشور گفت: در همه اقتصادهای دنیا زمانی که صحبت از رشد اقتصادی می شود برای این رشد شاخص هایی همچون تولید ناخالص داخلی، نوسانات قیمت، ورود ارز و ... مطرح می شود.
مسعود امجدی پور در ادامه اظهار کرد: در کشور ما یکی از مهمترین شاخص های نرخ رشد اقتصادی درآمد های حاصل از فروش نفت، گاز و میعانات آنهاست.
وی تصریح کرد: شاهد این مدعا آمارهایی است که در نه در این دولت بلکه در دولت های گذشته گزارش شده است. این کارشناس اقتصادی در ادامه تصریح کرد: بخش بزرگی از این رشد اقتصادی مربوط به درآمدهای نفتی است و بخش دیگری از آن مختص افزایش صادراتی است که با امضای توافق نامه مشترک حاصل شده است.
وی می گوید: البته نکته ای که در این میان می توان به آن اشاره کرد این است که این مقدار صادرات رقم ناچیزی است و بیشتر حاصل از فروش مواد خام و کالاهای واسطه ای پتروشیمی ها بوده است.
امجدی پور بر این عقیده است رشد های این چنینی باعث می شود آمار بر روی کاغذ بالاتر رود . در حالی که اگر بخواهیم این عدد را به بخش های مختلف دولت، صنعت و ... تسری دهیم بعید به نظر می رسد به این اعداد و ارقام دست یابیم.
این فعال اقتصادی در خصوص اینکه آیا می توان درآمد فروش از نفت را به منزله رشد اقتصادی دانست یا نه گفت: اگر بخواهیم این موضوع را از لحاظ علمی بررسی کنیم جواب مثبت است. اما اگر بخواهیم با دوربین اقتصادی این اتفاق را نگاه کنیم مساله پول های داغ (Hot money) مطرح می شود.
وی می گوید: به پولی که از درآمدهای نفتی حاصل می شود اصطلاحا پول داغ می گویند. وقتی پول داغ وارد اقتصاد می شود تاثیرات مثبت کمتری به نسبت تاثیرات منفی دارد. این فعال اقتصادی تصریح کرد: به همین دلیل است که همه کشورهای دنیا همچون آمریکا صادرات نفت و گاز خود را کاهش می دهند تا این پول داغ وارد کشور نشود و از این دارایی به عنوان منابع استراتژیک استفاده نمی کنند.
وی تصریح کرد: از نظر قانونی منعی وجود ندارد که این ارقام در محاسبه این شاخص به کار گرفته شود علت این امر هم این است که این درآمدها می توانند وارد چرخه اقتصادی شوند، اما اگر بخواهیم از نظر حقیقت و روح اقتصادی به این موضوع نگاه کنیم خیلی نمی توان این اعداد را در رشد سالانه یک کشور محاسبه کرد.
کارشناس ارشد تشخیص مصلحت نظام خصوص مشخصات یک اقتصاد پایدار و چالش هایی که در پیش روی کشور ما برای تحقق چنین اقتصادی وجود دارد اظهار کرد: رشد اقتصادی، به ازای تولید ناخالص داخلی یک کشور تعریف می شود. به عبارتی زمانی که تولید ناخالص داخلی یک کشور را از ارتقا داده و از سطحی به سطح دیگری می رسانید از ما به تفاوت این ارتقا رشد اقتصادی پایدار به دست می آید.
وی می گوید: افزایش تولید ناخالص داخلی بحث بسیار بسیار گسترده ای است و هر کشوری بخواهند تولید ناخالص خود را افزایش دهد طیف گسترده ای از مسائل را در تعریف این موضوع دخیل می کنند.
امجدی پور تصریح کرد: یکی از این مسائل مزیت رقابتی است. به عنوان مثال کشوری که از آب و هوای خوبی برای پرورش بخش کشاورزی بهره مند است این بخش را رونق می بخشد و از این طریق می تواند صادرات خود را افزایش داده و در چرخه بازگشت باعث رونق تولید شود.
وی در ادامه می گوید: ما اگر بخواهیم رشد اقتصادی پایدار داشته باشیم باید بتوانیم تولید ناخالص داخلی را به صورت مستدام زیاد کنیم. استفاده از واژه مستدام به این علت است که مثلا کشوری می خواهد در تولید گندم خود کفا عمل کند طی دو سال این سیاست را در دستور کار خود قرار می دهد و بعد با بحرانی همچون بحران آب در آخر این عملکرد به دست فراموشی سپرده می شود. به همین دلیل است که ما در آن زمینه رشد نکردیم و در پی آن جهش مستمری در تولید ناخالص داخلی و به تبع آن رشد اقتصاد نداشتیم.
پژوهشگر ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: وقتی ما از واژه رشد استفاده می کنیم باید عملکردی مستمر داشته باشیم و اگر عملکرد ما به صورت مقطعی باشد نمی شود از آن واژه رشد را استناد کرد.
وی می گوید: به همین دلیل وقتی ما می خواهیم یک رشد اقتصادی پایدار داشته باشیم باید تولید ناخالص داخلی کشور با توجه به بنیه تکنولوژیکی، موقعیت جغرافیایی ، مزیت های رقابتی و ... با آهنگی مشخص حرکت کند. اگر سرعت این رشد یک سرعت معقول و عقلانی باشد می توان گفت به یک رشد تولید ناخالص داخلی به صورت منظم و دقیق دست پیدا کردیم و در این زمان است که می توان ادعا کرد رشد اقتصادی کشور واقعی است.
پژوهشگر ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: به باور من این رشد می تواند در بلند مدت کمک شایانی را به پویایی و تحرک اقتصاد کند.
وی در ادامه تصریح کرد: اگر بخواهیم رشد اقتصادی پایدار داشته باشیم باید حتما در افزایش و ارتقای تولید ناخالصی کشور خود عملکردی استراتژیک داشته باشیم. به این معنا که برنامه ای مدون را در تمام بخش ها به کار گرفته و با رشد تک تک این بخش ها به رشد چرخه اقتصادی کمک کنیم.
مسعود امجدی پور در خصوص آسیب های این موضوع در کشور خودمان می گوید: به باور من تفکرات متفاوت مدیریتی یکی از آسیب هایی که در این راه در کشور ما وجود دارد. زمانی که آدم های مختلف با گرایش های اقتصادی و بعضا علمی مختلف سکان اقتصادی کشور را در دست می گیرند باعث به وجود آمدن عدم ثبات در تفکر اقتصادی کشور می شوند که در پی این امر چالش جدی در تامین رشد اقتصادی کشور به وجود می آید .
مسعود امجدی پور می گوید به باور من طی سال های اخیر خلا یک برنامه مدون کلی در این مسیر وجود دارد. وی می گوید: البته نکته قابل ذکر این است که در چند سال گذشته مقام معظم رهبری این آسیب ها را شناسایی کردند و سیاست های کلی برای پیشبرد این سیاست ها در نظر گرفته شده است.
پژوهشگر ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام در آخر تصریح کرد: به زعم من در زمینه اقتصاد، هر دولتی با هر گرایش سیاسی، علمی و مدیریتی که بر سر کار آید با دنبال کردن سیاست های کلی که در بخش اقتصاد وجود دارد می تواند کشور را به سمت به یک رشد اقتصادی پایدار هدایت کند.
نظر شما