ترامپ و سرنوشت پیمان بازرگانی دو سوی اقیانوس آرام

تهران – ایرنا – موضع 'دونالد ترامپ' رئیس جمهوری منتخب آمریکا برای افزایش سود اقتصادی در مقابل کاهش قدرت رهبری، احتمالا بر پیمان بازرگانیِ آزاد میان دو سوی اقیانوس آرام نیز اثر خواهد گذاشت

پیمان بازرگانی آزاد میان دو سوی اقیانوس آرام که گاه از آن با نام 'شراکت فرااقیانوس آرام' (TPP) یاد می شود، یک دهه پیش مطرح شد و پس از سالها رایزنی، کشورهای عضو، نخستین پیش نویس آن را اواخر سال 2015 تهیه کردند. این پیش نویس، با اصلاحاتی در اوایل سال 2016 به عنوان متن پیشنهادی پیمان، به اعضا معرفی شد.
12 عضو پیمان بازرگانی آزاد میان دو سوی اقیانوس آرام (آمریکا، ژاپن، استرالیا، کانادا، مکزیک، ویتنام، سنگاپور، پرو، زلاندنو، مالزی، شیلی و برونئی) تقریبا 40 درصد از اقتصاد جهان و یک سوم از تجارت بین الملل را در اختیار دارند. طبعا شکل گیریِ چنین پیمانی، به معنای ایجاد یک بلوک اقتصادی بسیار نیرومند و رقیب مستقیم قدرت هایی مانند چین است. آمریکا و ژاپن نیز که بافاصله فراوان نسبت به دیگر اعضا، دو قدرت اقتصادی اصلی در این پیمان هستند، بدیهی است که می توانند آن را مدیریت و حتی رهبری کنند.
اما 'دونالد ترامپ' رئیس جمهوری برگزیده آمریکا در شعارهای انتخاباتی اش قول داده بود که از پیمان شراکت فرااقیانوسی کناره گیری کند. ترامپ روز سه شنبه (2 آذر) نیز تاکید کرد که در نخستین روز از آغاز ریاست جمهوری اش قصد خود برای کناره گیری را به اطلاع سران کشورهای عضو خواهد رساند.
رئیس جمهوری برگزیده آمریکا می گوید به جای پیمان بازرگانی آزاد که توافقی چندجانبه به شمار می رود، توافق های دوجانبه اقتصادی را دنبال خواهند کرد.
اکنون پرسش اساسی این است که چرا دونالد ترامپ، فرصت رهبری یک بلوک قدرتمند اقتصادی را کنار می گذارد و حاضر است آن را با توافق های دوجانبه تعویض کند؟
برای پاسخ به این سوال، باید به ماهیت پیمان های بازرگانی آزاد، ویژگی های توافق های دوجانبه و ماهیت سیاست های دونالد ترامپ، اشاره ای گذرا کنیم.

** ماهیت پیمان بازرگانی آزاد
در پیمان بازرگانی آزاد، طرف های امضاکننده متعهد می شوند که در زمینه صادرات برخی کالاها و خدمات، برای شرکت های عضو پیمان، شرایط کمابیش برابری ایجاد کند. این شرایط برابر، هم شامل کاهش یا حذف تعرفه های گمرکی و هم شامل قوانین حقوقی مشترک است.
طبعا در چنین شرایطی، هر کشور در برخی زمینه ها آسیب می بیند و در برخی زمینه ها سود فراوان می برد. برای مثال، در همین پیمان فرااقیانوسی، کشاورزان ژاپنی همواره از این نگران بوده اند که سیل کالاهای کشاورزی ارزان قیمت از ایالات متحده آمریکا، باعث زیان آنان شود. در مقابل، خودروسازان و تولیدکنندگان کالاهای فناوری در آمریکا نیز نگران آسیب هایی جدی بوده اند که احتمالا بر اثر رقابت با شرکت های ژاپنی نصیبشان خواهد شد.
سران کشورها عموما به صورت کلان به مقوله اقتصاد می نگرند و می کوشند این زیان ها و سودها را به گونه ای تنظیم کنند که در نهایت، باعث رشد اقتصادی و اشتغال زایی بیشتر برای کشورشان شود.
برای امضای یک پیمانِ چندجانبه اقتصادی، تک تک اعضا باید به مذاکره بپردازند و آن را تصویب کنند. بنابراین، امکان مانور برای تنها یکی از طرف ها بسیار محدود می شود.

** ویژگی توافق دوجانبه
این یک قاعده همیشگی نیست، اما به طور کلی در توافق های دوجانبه، امکان بهره برداری بیشتر، برای طرفی فراهم است که نیرومندتر باشد.
درست به همین دلیل است که مثلا در اختلاف های مربوط به دریای جنوبی چین، پکن از مذاکره های دوجانبه با کشورهای حوزه دریا پشتیبانی می کند و آمریکا و کشورهای کوچکتر، خواستار مذاکره جمعی میان پکن و همسایگانش در این پهنه آبی هستند.
آمریکا شاید از تجارت کالاهای کشاورزی با ژاپن سود ببرد، اما اگر قرار باشد برای همین تجارت، با آمریکای لاتین رقابت کند، احتمالا قافیه را به این کشورها خواهد باخت.

** ماهیت سیاست های دونالد ترامپ
راهبرد سیاست خارجی باراک اوباما، مانند بسیاری دیگر از رئیسان جمهوری آمریکا، بر هزینه کردن و رهبری ائتلاف های بین المللی استوار بوده است.
اما دونالد ترامپ در شعارهای انتخاباتی اش، پیامی روشن به کشورهای دیگر فرستاد. وی درباره پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گفت این کشورها باید سهم بیشتری از هزینه های جمعی را برعهده بگیرند. 'ینس استولتنبرگ' دبیرکل ناتو نیز دوشنبه ضمن ابراز خوش بینی از همکاری با دولت آینده ترامپ، گفت کشورهای این پیمان طبق توافق سال 2014، آماده اند هزینه های دفاعی خود را به دستکم دو درصد از تولید ناخالص داخلی شان افزایش دهند. این سخن یعنی ناتو پیام ترامپ را دریافت کرده و پذیرفته است.
طبعا وقتی کشورهای عضو ناتو هزینه بیشتری بپردازند، سهم بیشتری از مدیریت ناتو را نیز مطالبه خواهند کرد و ایالات متحده دیگر مانند سابق نخواهد توانست یک تنه برای این پیمان برنامه ریزی کند.
دونالد ترامپ در زمینه پیمان بازرگانی کشورهای آمریکا شمالی (NAFTA) که توافقی جاری میان آمریکا، کانادا و مکزیک است نیز موضعی مشابهِ پیمان فرااقیانوسی گرفته و گفته است برای اصلاح این توافق یا خروج از آن تصمیم خواهد گرفت.
بنابراین، ترامپ پیمان های بین المللی را رد نمی کند، بلکه به دنبال تامین منافع بیشتر برای آمریکا و به اصطلاحِ خودش، ایجاد توافق هایی منصفانه تر است.

** فرجام سخن: ترک رهبری، امتیاز اقتصادی
دونالد ترامپ به زبان ساده، کسی است که با شعارهای اقتصادی به پیروزی رسید و سیاست خارجی اش را هم با همین شعارهای اقتصادی درآمیخت.
او ظاهرا به رهبری جهانی اعتقادی ندارد؛ هرچند ممکن است نخبگانِ آمریکا رای او را تغییر دهند؛ چنانکه اوباما نیز در آغاز، اعتقادی به حفظ نیروهای آمریکا در افغانستان نداشت، اما در عمل خلف وعده کرد.
ترامپ در دوران رقابت های انتخاباتی، مشخصا از سیاست 'ملت سازی' (nation building) یعنی ایجاد هویت های جدید با استفاده از قدرت، نام برده و آن را سیاستی شکست خورده نامیده است.
در زمینه پیمان های بین المللی نیز به نظر می رسد رئیس جمهوری جدید آمریکا، می کوشد رهبری ائتلاف های جهانی را با رشد اقتصادی و افزایش اشتغال در ایالات متحده معاوضه کند.
هنوز زود است درباره چگونگی تغییر پیمان TPP اظهارنظر کنیم. 'شینزو آبه' نخست وزیر ژاپن گفته است این پیمان بدون آمریکا بی معنی خواهد بود، اما وی این سخن را پیش از اظهارات روز سه شنبه ترامپ و شاید برای تشویق او به ماندن گفته بود. همچنین ممکن است دولت ترامپ، در نهایت یک پیمان اصلاح شده را به جدایی از پیمان ترجیح دهد.
از سوی دیگر، 'مالکوم ترنبول' نخست وزیر استرالیا تاکید کرده است که 11 عضو دیگر این پیمان، فارغ از نظر واشنگتن، مصمم به تکمیل و اجرای پیمان بازرگانی آزاد هستند.
باید منتظر ماند و دید تغییر دولت آمریکا چه تاثیری بر شکل گیری و تکوین پیمان بازرگانی آزاد میان دو سوی اقیانوس آرام خواهد گذاشت.

کد خبر 14919

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 5 =