پدرام سلطانی
بر اساس صحبتهای رییس سازمان توسعه تجارت رقمی نزدیک به ۲۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار از محل صندوق توسعه ملی به بانکهای مختلف بازرگانی ارائه میشود تا بهعنوان سرمایه در گردش در بخش صادرات مورداستفاده قرار گیرد.
البته که این تسهیلات طبیعتاً در اندازه خودش تأثیر دارد. اما نکته اصلی این است که چه میزان تأثیر دارد؟ به گمان من تأثیر اعطای وامی با بودجهای 2 هزار میلیارد تومانی محدود و کم خواهد بود. چرا که قد او اندازه اقتصاد ایران تناسبی با این عدد ندارد، همچنین این عدد در مقابل شکاف تأمین مالی در ایران، عدد کوچکی است.
اما بااینحال به نظر میرسد که با توجه به نرخ سود پایینی که برایش در نظر گرفتهشده است در مقابل نرخ سود عادی بانکی رقم مناسبی باشد. بههرحال الان نرخ سود تسهیلات بانکی بهطور نسبی 18 درصد است که البته بهطور واقعی و درنهایت چیزی حدود همان 20 درصد میشود، بنابراین نرخ 11 درصدی تسهیلات تقریباً 10 درصد پایینتر از نرخهای عادی تسهیلات بانکی است.
اما نباید فراموش کرد که همین نرخ پایین میتواند متقاضیان زیادی داشته باشد. چرا که بیشتر صادرکنندگان مایل به استفاده از آن و بهبود قیمت محصولات صادراتیشان هستند. همین ماجرا هم نگرانیهایی را ایجاد میکند که این فرصت برای عدهای تبدیل به رانت شود و درنهایت این تسهیلات به افرادی که استحقاقش را دارند، نرسد. البته که اصولاً باید روشها و سیستمهایی روی کار باشد تا این قبیل انحرافها به حداقل برسد. روشها و سیستمهایی که البته نیاز به تصمیم پایهای دارد.
در بررسی تسهیلات صادراتی با نرخ 11 درصد توسط صندوق توسعه ملی ایراد دیگری هم مطرح است. چرا که من معتقدم مأموریت صندوق توسعه ملی این نیست که وام ریالی بپردازد. اما چون دولت در حال حاضر گرفتار است و سیستم بانکی با معوقات و ناکارآمدی سیستم ازکارافتاده است و فشار مضاعفی روی دولت گذشته، دولت هم مجبور به تأمین نقدینگی برای بنگاهها به این روش شده است. بنابراین حتی نمادین، دولت سعی میکند راهی برای بهبود شرایط بنگاهها ایجاد کند. وگرنه صندوق توسعه ملی نهادی نیست که بخواهد این میزان تسهیلات به صادرات بدهد. ابتدا که صندوق باید وام ارزی بدهد. علاوه بر منابع صندوق باید به سمت سرمایهگذاری سوق داده شود، مانند صندوقها توسعه ملی و صندوق خیره ارزی تمام کشورهای نفتی.
نظر شما